نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 786
خود را نزد ما ديد ، از او خواستيم صبر كند تا محتواى آن خالى شود نپذيرفت و لگدى بر آن زد و آن را برداشت . . . و شايد جمع بين اين اخبار مخالف ( كه برخى گويد اموال در همان جا پس گرفته شد و برخى گويد بعدا پس گرفته شد ) اين گونه باشد كه حضرت به آنان اجازه داد اموالى را كه نزد سپاه حضرتش مى يافتند بگيرند ، و پس از پايان جنگ غرامت اموال باقى مانده را از بيت المال به صاحبان آنها پرداخت حتى در اين مورد به سوگند تنها از مدعيان اكتفا نمود . [1] 10 - و نيز گويد : به نظر مى رسد كه على عليه السلام حق داشت كه همه آنها جز شيعيان خاص خود را به قتل رساند ، زيرا مردم همه پس از وفات رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در روز سقيفه از دين برگشتند جز چهار نفر : سلمان ابوذر ، مقداد و عمار ، سپس عده اى به حق بازگشتند و باقى مردم بر همان كفر ماندند تا زمان ابو بكر وعمر وعثمان سپرى شد و كفر بر همه آنها مستولى بود تا آن كه حكومت به آن حضرت رسيد و آن حضرت راهى براى اقامه حق در ميان آنها نداشت مگر آن كه از خود آنها استفاده كند و با يارى برخى با برخى ديگر بجنگد و هر كدام كه كشته مى شد در جاى و مرتبه خود قرار مى گرفت ، تنها شيعيان خاص حضرتش بر حق پايدار ماندند كه آنان هم تعدادى قابل ملاحظه نبودند كه حضرت بتواند از آنها در راه اقامه حق استفاده كند . و خدا ( به حقيقت امر ) آگاه است . [2] 11 - ابن ابى الحديد گويد : بصريان با آن حضرت جنگيدند و به روى او و اولادش شمشير كشيدند ولعن و ناسزا گفتند ، اما هنگامى كه امام بر آنان دست يافت شمشير را از آنان برداشت و منادى او در ميان سپاه فرياد كرد : زنهار ،