نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 760
روبروى خانه كعبه نشسته بودم كه فاطمه بنت اسد مادر اميرمؤمنان عليه السلام كه نه ماهه حامله بود و زايمانش به تأخير افتاده بود پيش آمد و گفت : پروردگارا ، من به تو و همه رسولان و كتابهاى آسمانى تو ايمان دارم و من سخن جدم ابراهيم خليل عليه السلام را باور دارم و اوست كه اين خانه كهن تو را بنا كرده است ، پس به حق همان كه اين خانه را بنيان نهاد و به حق كودكى كه در شكم دارم از تو مى خواهم كه زايمان را بر من آسان كنى . ناگاه ديديم كه ديوار پشت خانه شكافت ، فاطمه داخل شد و از ديد ما پنهان گشت و ديوار به هم آمد ، هر چه كرديم قفل در باز شود باز نشد ، دانستيم كه اين كارى خدايى است . فاطمه پس از چهار روز بيرون آمد در حالى كه اميرمؤمنان على عليه السلام را روى دست داشت و گفت : من بر زنان پيش از خود برترى يافته ام ، زيرا آسيه دختر مزاحم به طور نهانى در جايى به پرستش خدا پرداخت كه دوست نمى داشت در آنجا پرستش شود مگر به ناچار ، و مريم دختر عمران شاخه درخت خشك خرما را با دست تكان داد تا خرماى تازه فرو ريخت و خورد ، ولى من داخل خانه شكوهمند خدا شدم و از ميوه ها و خوراكيهاى بهشت خوردم و چون خواستم بيرون شوم هاتفى مرا ندا داد : اى فاطمه ، او را ( على ) نام گذار كه او ( على ) [1] است ، و خداى على اعلى مى فرمايد : من نام او را از نام خود گرفتم و به آموزش خود ادب آموختم و او را بر علم پوشيده ام آگهى دادم ، و او است كه بتهاى نهاده در خانه مرا مىشكند و اوست كه بر بالاى بام خانه ام اذان مى گويد و مرا به پاكى و بزرگى مىستايد ، خوشا حال آن كس كه او را دوست بدارد و فرمان برد ، و واى بر آن كس كه او را دشمن بدارد و نافرمانى كند . [2]
[1] - يعنى و الا و بلند جايگاه . [2] - بشارة المصطفى / 8 .
760
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 760