نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 700
دشمن على بوده و او را لعن مى نموده ، حقيقت روشن مى شود و خواننده لاحول گويان گويد : به به ، به اين وثاقت و شگفتا از اين عدالت ! ( اگر اين مرد به نظر تو عادل باشد ، به يقين ابن ملجم مرادى از او عادل تر است ) ! 3 - خالدبن عبد الله قسرى : عسقلانى گويد : ابن حبان او را در زمره ثقات آورده ، ويحيى حمانى گفته : به سيار گفتند : آيا از خالد روايت مى كنى ؟ گفت : او شريف تر از آن است كه دروغ بگويد . [1] ابن ابى الحديد گويد : مبرد در كامل آورده : خالدبن عبد الله قسرى كه در زمان خلافت هشام امير عراق بود بر منبر على عليه السلام را لعن مى كرد و مى گفت : ( خداوندا ، على بن ابى طالب بن عبد المطلب بن هاشم داماد رسول خدا و پدر حسن و حسين را لعنت كن ) ! آن گاه رو به مردم كرده مى گفت : آيا نام او را دقيقا بيان كردم ؟ ! [2] اين خالد كسى است كه وقتى او را به خاطر ستمهايش و تسليم سعيد بن جبير به حجاج براى كشتن سرزنش كردند ، گفت : ( به خدا سوگند اگر بدانم عبد الملك جز به اين از من راضى نمى شود كه سنگ سنگ اين خانه ( كعبه ) را از جا درآورم به خاطر خوشايند او اين خانه را ويران خواهم كرد ) . ( 3 ) با اين حال آيا بر يك مسلمان رواست كه در حق او وامثالش كلمه ( ثقه ) را به كار برد ؟ ! پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرموده است : ( هيچ سگى با ما دشمنى نكرد جز آن كه به گرى مبتلا شد ، وهيچ خانواده اى ما را دشمن نداشتند جز آن كه خانه شان ويران گشت ، هر كه باور ندارد امتحان كند ) . 4 - عمران بن حطان سدوسى : عسقلانى گويد : عجلى او را توثيق نموده ، و