نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 658
ژيان بود و بازويش از ساعدش تميز داده نمى شد ، دستهايى درشت و پر گوشت داشت ، گردنى نرم و نازك چون تنگ سيم فام داشت ، موهاى جلو سرش ريخته بود و تنها در پشت سر مو داشت ، محاسنش پرپشت بود ، خضاب نمى كرد و برخى گفته اند خضاب مى كرد ولى مشهور آن است كه موهاى صورتش سپيد بود ، هنگام راه رفتن به راست و چپ تمايل داشت ، ساعد و دستى درشت داشت ، هنگام رفتن به ميدان جنگ مى دويد ، دلى استوار و نيرومند داشت ، با هر كس دست و پنجه نرم مى كرد او را به خاك مى افكند ، دلير بود و در برابر حريفان پيروز . [1] 8 - علامه مجلسى رحمه الله گويد : از جابر و ابن حنفيه روايت است كه : على عليه السلام مردى ميان قامت و تنومند بود ، ابروانى بلند و كمانى ، چشمانى درشت و سياه داشت كه سپيدى آن آميخته به سرخى بود ، چهره اش از زيبايى مى درخشيد ، گندمگون بود و موهاى جلو سرش ريخته و پشت سر مويى بسان سربندى جواهرنشان داشت ، گردنش چون تنگ سيم فام بود و درشت ، شكمى بزرگ ، پشتى محكم ، سينه اى پهن ، پهلوهايى پر گوشت و يك دست و صاف ، دستها و انگشتانى پر گوشت و كلفت داشت ، بازو و ساعدش درهم و يك دست بود به طورى كه از هم تميز داده نمى شدند ، ساعدهايى درشت ، دوشهايى پهن و مفاصلى بزرگ مانند مفصل شير ژيان داشت ، محاسنى داشت كه سينه اش را زينت مى بخشيد ، عضلاتى درشت و ساق پايى باريك داشت . مغيره گويد : على عليه السلام بسان شير بود ، از اعضاى او آنچه بايد درشت باشد در كمال درشتى و آنچه بايد ظريف باشد در كمال ظرافت بود . [2]