نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 592
دال بر اين مطلب بىشمار است . . . از جمله خبر ابراهيم اوسى از حضرت رضا عليه السلام است كه فرمود : از پدرم شنيدم كه مى فرمود : ( روزى نزد پدرم بودم كه مردى آمد و گفت : من مردى از هستم و زكات بدهكارم ، آن را به كه بسپارم ؟ فرمود : به ما . گفت : صدقه ( صدقه واجب = زكات ) بر شما حرام است ! فرمود : آرى ، اگر آن را به شيعيان ما برسانى بى شك به ما رسانده اى . گفت : من كسى را براى آن نمى يابم ، فرمود : يك سال منتظر بمان ، گفت : اگر باز هم كسى را نيافتم ؟ فرمود : دو سال انتظار بر ، تا آن كه تا چهار سال را فرمود ، سپس فرمود : اگر باز هم كسى را نيافتى آن را در كيسه اى ريخته ، سر آن ببند و به دريا افكن ، زيرا خداوند اموال ما و شيعيان ما را بر دشمنان ما حرام فرموده است ) . شايد اين كه در آخر حديث فرموده آن را به دريا بيفكن - بر فرض كه در اين مدت احدى از شيعيان را نيابد ، كه البته فقط يك فرض است و بعيد است در خارج اتفاق افتد - براى اين است كه مى خواهد با كنايه بفهماند كه افكندن آن به دريا و تلف كردن آن در صورت عدم امكان رسانيدن آن به شيعه بهتر و سزاوارتر از رسانيدن آن به مخالفان است . [1] 5 - علامه حلى رحمه الله گويد : ( در استحقاق زكات ) اسلام تنها كافى نيست بلكه ايمان نيز شرط است ، پس زكات را به غير امامى نبايد داد . همه علماى ما بر همين رأيند بر خلاف همه اهل سنت كه تنها اسلام را شرط مى دانند . دليل ما آن است كه امامت از اركان و اصول دين است و ثبوت آن به ضرورت از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم معلوم است ، پس منكر آن در واقع باور دارنده رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در
[1] - مصباح الفقيه / 104 و 105 . الجواهر 15 / 382 . من گويم : شما را به خدا اى خوانندگان گرامى ، آيا از اين حديث جز اين مى فهميد كه آنان از آن رو مستحق زكات نيستند و از ايمان خارجند كه ركنى از اركان و اصول و اساس اسلام را رها ساخته اند ؟
592
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 592