نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 560
اذا ماالتبر حك على المحك * تبين غشه من غير شك وفينا الغش والذهب المصفى * على بيننا شبه المحك ( هر گاه طلا را بر سنگ محك زنند بدون شك اندازه عيار وغش آن روشن مى شود ، در ما نيز غش و طلاى ناب درهم آميخته است وعلى عليه السلام در ميان ما چون سنگ محك است كه عيار وجود ما را روشن مى دارد ) . لفظ صراط نيز از همين قبيل است ، زيرا صراط وضع شده است براى هر چيزى كه صاحبش را به مطلوبش برساند ، چنان كه اين مطلب از بيان صاحب تفسير المنار استفاده مى شود ، كه گويد : ( گفته اند : مراد از صراط مستقيم دين يا عدل يا حدود است ، و ما گوييم : صراط مجموعه چيزهايى است كه ما را به سعادت دنيا و آخرت مى رساند ) [1] . از سخن صاحب مجمع البيان نيز همين مطلب استفاده مى شود ، وى گويد : ( صراط راه روشن و پهناور را گويند ) . [2] بنابر اين صراط هر چيزى متناسب با خود آن است ، بدين معنا كه هر چيزى كه سالك خود را به مطلوب وى برساند و او را به مقصودش نائل سازد همان صراط او است خواه جسمانى باشد يا غير جسمانى ، از اعراض باشد يا از جواهر . پس دين صراط است ، علوم حقه و اعمال صالحه صراط است ، پيامبران و رسولان الهى صراطند ، امام واجب الاطاعة صراط است . و امامان معصوم عليهم السلام همه صراطند . زيرا به سوى خدا مى خوانند و بر راه رضاى خدا رهنمايى مى كنند و آنان سروران صاحب ولايت و مدافعان و حاميان و رهبران و رهنمايانند ، و از همين رو در زيارت جامعه كبيره وارد است : انتم الصراط الاقوم ( شماييد آن راه راست و استوار ) . وعلى عليه السلام صراط حق كه