responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 385


پيش هر چيز است و گفته نشود او را پيشى هست ، در اشياء داخل است نه مانند دخول چيزى در چيزى ، و از آنها بيرون است نه مانند خروج چيزى از چيزى .
در اينجا ذعلب مدهوش شد ، سپس گفت : به خدا سوگند ، تاكنون چنين پاسخى نشنيده بودم ، به خدا سوگند ديگر چنين پرسشى نخواهم كرد .
سپس فرمود : از من بپرسيد پيش از آن كه مرا نيابيد . اشعث بن قيس برخاست و گفت : اى اميرمؤمنان ، چگونه از مجوسيان جزيه مى گيرند در حالى كه اهل كتاب آسمانى نيستند و پيامبرى نداشته اند ؟ فرمود : چرا اى اشعث ، خداوند بر آنان كتابى فرستاد و پيامبرى به سوى آنان برانگيخت ، ولى آنان پادشاهى داشتند كه شبى مست كرد و دخترش را به بستر خود فراخواند و با او آميزش نمود . چون صبح شد مردم اين خبر را شنيدند و در خانه او گرد آمده ، گفتند : اى پادشاه ، دين ما را بر ما آلوده و تباه ساختى ، بيرون بيا تا تو را تطهير كنيم و حد بر تو جارى سازيم . پادشاه گفت : همگى گرد آييد و سخن مرا بشنويد ، اگر راهى براى تبرئه من وجود داشت كه هيچ ، و اگر نه تصميم خود را عملى سازيد .
مردم گرد آمدند ، پادشاه گفت : آيا مى دانيد كه خداوند كسى را گرامى تر از پدرمان آدم و مادرمان حوا در نزد خود نيافريده است ؟ گفتند : راست گفتى .
گفت : مگر او دختران و پسرانش را به ازدواج يكديگر در نياورد ؟ [1] گفتند :
راست گفتى ، دين همين است . سپس بر همين مسأله عقد بستند ، خدا هم دانش را از دلهاى آنان محو كرد و كتاب آسمانى را از آنان برگرفت ، از اين رو كافرند و بدون حساب داخل دوزخ مى گردند ، ولى وضع منافقان ( از جمله خود اشعث ) از آنان بدتر است . اشعث گفت : به خدا سوگند تاكنون چنين پاسخى نشنيده بودم ،



[1] - در كيفيت مسأله ازدواج آنان بايد به كتابهاى مفصل و تفاسير مراجعه كرد . و بر فرض چنان باشد كه او گفته ، باز هم عمل او توجيه پذير نبوده است ، زيرا آدم عليه السلام خواهر و برادر را به ازدواج هم در آورد نه آن كه خود با دخترش درآميخت . ( م )

385

نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 385
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست