نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 384
برقرار مى دارد و كتاب مادر ( كتاب اصل ) در نزد او است ) . سپس فرمود : از من بپرسيد پيش از آن كه مرا نيابيد ، به خدايى كه دانه را شكافت و جانداران را آفريد سوگند ، اگر مرا از آيه آيه هايى كه در شب يا روز نازل شده ، از آيات مكى ومدنى ، سفرى وحضرى ، ناسخ ومنسوخ ، محكم و متشابه و تأويل و تنزيل آنها بپرسيد شما را خبر خواهم داد . مردى ذعلب نام كه بسيار تند زبان و شيوا سخن و پر دل بود گفت : همانا پسر ابى طالب برگردنه سختى بالا رفته است ، اينك با سؤال خود او را در حضور شما شرمنده مى سازم ! آن گاه گفت : اى اميرمؤمنان ، آيا پروردگار خود را ديده اى ؟ فرمود : بيچاره ، اى ذعلب ، من آن كسى نيستم كه پروردگارى را كه نديده باشم بپرستم . ذعلب گفت : چگونه او را ديده اى ؟ او را براى ما توصيف كن . فرمود : بيچاره ، ديده ها او را به ديدار حسى نديده اند بلكه دلها با حقيقت ايمان او را مشاهده كرده اند . بيچاره ، اى ذعلب ، پروردگار من به داشتن بعد و حركت و سكون وراست ايستادن و رفت و آمد توصيف نمى گردد ، او بسى لطيف است ولى به لطافت [ محسوب ] موصوف نمى گردد ، عظمت او عظيم است اما به عظمت و بزرگى [ جسمانى ] موصوف نمى شود ، كبريايش بزرگ است اما به كبر و بزرگى [ ظاهرى ] وصف نمى شود ، جلالتش جليل و بزرگ است اما به غلظت و درشتى موصوف نمى شود ، بسى مهربان است اما به رقت قلب موصوف نمى شود ، مؤمن است نه به عبادت ، ادراك كننده است نه به واسطه حواس ، گوينده است نه با لفظ ، او در همه چيز است نه آن كه با آنها ممزوج باشد ، از آنها از آنها بيرون است نه آن كه از آنها جدا باشد ، بالاى هر چيز است و گفته نشود چيزى بالاى او هست ، و
من از همه حوادث شما را آگاه مى كردم زيرا علم من به همه آنها احاطه دارد . و شايد اين سخن را به حسب فهم عموم مردم فرموده باشد ، زيرا از اخبار ديگرى استفاده مى شود كه علم معصومين عليهم السلام اين گونه امور را نيز شامل است . ( م )
384
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 384