responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 356


را زنده مى كنى ، گفت : مگر باور ندارى ؟ گفت : چرا ولى مى خواهم دلم آرام يابد ) . اما مولاى من امير مؤمنان سخنى گفته است كه احدى از مسلمانان درباره آن اختلاف ندارد ، فرموده است : لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا ( اگر همه پرده ها كنار رود به يقين من افزوده نگردد ) . و اين سخنى است كه هيچ كس پيش از او نگفته و كسى بعد از او نتواند گفت .
حجاج گفت : آفرين اى حره ، او را به چه دليل بر موساى كليم الله برترى مى دهى ؟ گفت : خداوند مى فرمايد : فخرج منها خائفا يترقب [1] ( پس موسى از آن شهر با خوف و مراقبت بيرون رفت ) . اما على بن ابى طالب در بستر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم خوابيد و هرگز بيمى به خود راه نداد تا آن كه خداوند در حق او اين آيه را نازل كرد : و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات الله [2] ( و از مردم كس هست كه در راه رضاى خدا جانفشانى مى كند ) .
حجاج گفت : آفرين اى حره ، او را به چه دليل بر داوود و سليمان عليهما السلام برترى مى دهى ؟ گفت : خداوند او را بر آن دو برترى داده آنجا كه فرموده : ( اى داوود ما تو را در زمين خليفه ساختيم پس در ميان مردم به حق داورى كن و از هواى نفس پيروى مكن كه تو را از راه خدا گمراه مى سازد ) . [3] حجاج گفت : او در چه مورد داورى نمود ؟ حره گفت : در ميان دو مردى كه يكى صاحب درخت انگور بود و ديگرى صاحب گوسفند كه گوسفندان وى در تاكستان او رفته و آنها را خوردند ، آن گاه هر دو براى داورى نزد داوود عليه السلام آمدند ، داوود گفت : بايد گوسفندان فروخته شوند و پول آن را خرج درختان انگور كنند تا درختان به حال اول باز گردد . فرزندش ( سليمان ) گفت : نه ، پدر جان ، بلكه بايد از شير و پشم



[1] - سوره قصص / 18 .
[2] - سوره بقره / 207 .
[3] - سوره ء ص / 26 .

356

نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 356
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست