responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 792


فصل 22 برخى از صدقات امام على عليه السلام 1 - ابو نيزر گويد : [1] من در دو زمين زراعى امام على بن ابى طالب عليه السلام به نام عين ابى نيزر وبغيبغه مشغول كار بودم كه امام عليه السلام به آنجا آمد و به من فرمود : آيا غذايى دارى ؟ گفتم : غذايى است كه براى اميرمؤمنان نمىپسندم ، كدويى است كه از همين جا كنده و با روغن پيه نامطبوعى سرخ كرده ام . فرمود : همان را بياور .
سپس برخاست بر لب جوى رفت ، دست خود را شست و اندكى از آن غذا ميل فرمود و باز بر لب جوى رفت و دستهاى خود را با خاك و شن كاملا تميز شست ، آن گاه دستها را مشت كرد و مشتى آب از همان جوى نوشيد و فرمود : اى



[1] - محمد بن اسحاق بن بسار گويد : اين ابو نيزر كه چشمه اى به او منسوب است غلام على بن ابى طالب عليه السلام . وى فرزند نجاشى پادشاه حبشه بود كه مسلمانان صدر اسلام به حبشه نزد او هجرت كردند . على عليه السلام او را در مكه نزد تاجرى ديد ، او را از آن تاجر خريد و به پاس خدمتى كه پدرش نجاشى به مسلمانان مهاجر كرده بود آزاد نمود . گويند : پس از مرگ نجاشى اوضاع حبشه آشفته شد و مردم آنجا هيئتى را نزد ابو نيزر هنگامى كه در خدمت على عليه السلام بود فرستاد ، تا حكومت را به او بسپارند و تاج سلطنت بر سرش نهند و تسليم بى چون و چراى او باشند ، ولى او نپذيرفت و گفت : پس از آن كه خداوند نعمت اسلام را به من بخشيد ديگر خواهان ملك و سلطنت نيستم . ابو نيزر بسيار بلند قامت و زيباروى بود و مانند مردم حبشه سياه پوست نبود بلكه اگر كسى او را مى ديد مردى از نژاد عرب مى پنداشت . 4 / 175 )

792

نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 792
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست