نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 791
به قدر استحقاق تنبيه كند يا به قتل رساند . جوان حضرت را نشناخت و تنها امام را ديد كه شمشير را آهيخته و به او فرمود : تو را امر به معروف و نهى از منكر مى كنم و تو معروف را رد مى كنى ؟ ! توبه كن و الا تو را خواهم كشت . مردم از كوچه ها بيرون ريختند تا از اميرمؤمنان عليه السلام خبر گيرند حضرت را در آنجا ديدند ، جوان با ديدن اين منظره و شناخت امام سخت پشيمان شد و گفت : اى اميرمؤمنان ، مرا ببخش خدا تو را ببخشد ، به خدا سوگند زمينى خواهم شد كه قدم بر من نهى . امام آن زن را دستور داد كه به خانه رود و خود بازگشت و فرمود : سپاس خدا را كه به دست من ميان زن و شوهرى سازش برقرار ساخت ، خداوند مى فرمايد : لاخير في كثير من نجواهم الا من امر بصدقة او معروف او اصلاح بين الناس و من يفعل ذلك ابتغاء مرضات الله فسوف نؤتيه اجرا عظيما . [1] ( خيرى در سخنان رازگونه آنان نيست مگر آن كه كسى امر به صدقه يا كار نيك يا سازش ميان مردم كند ، و هر كه براى خشنودى خدا چنين كند پاداش بزرگى به او خواهيم داد ) . [2] 2 - محدث نورى رحمه الله گويد : اميرمؤمنان عليه السلام فرمود : ( هيچ پاداشى به پاى پاداش فرياد رسى غم زدگان و ستمديدگان نمى رسد ) . و فرمود : ( برترين كار نيك فرياد رسى غم زدگان و ستمديدگان است ) . [3]