معيشت باشيد اين يادآورى سبب مىشود كه شما در وسعت قرار گيريد و همان مضيقه براي شما وسيع شود ، چون توجّه به كوتاهى عمر و به هم خوردن زندگى پيدا مىكنيد و همان چيز كم در نظر شما زياد مىآيد زيرا مىدانيد به زودى آن را خواهيد گذاشت و رفت . پس به همان چيز كم راضى مىشويد و به شما ثواب داده مىشود . و اگر در غنى و بىنيازى بوده باشيد ياد مرگ آن را در نظر شما بىاعتبار قرار مىدهد و با نظر علاقة مندى به آن نگاه نخواهيد كرد ، پس در نتيجة آن را بذل و بخشش مىكنيد و سبب اجر شما در آخرت مىشود . پس به درستى كه يكى از شما وقتي بميرد و از اين عالم برود قيامت أو بر پا مىشود . بنا بر اين ، بين ما و قيامت مرگ فاصله است . مىبيند آنچه براي أو هست از خير يا شر ، يعنى بعد از مردن انسان مىداند كه أهل عذاب است يا رحمت . به درستى كه گذشتن شب و روز مدّت زندگى را تمام مىكند و رسيدن به مرگ و وارد شدن آن عالم را نزديك مىكند . و هر كس بعد از خارج شدن جان از بدنش و فرو رفتن در قبرش آنچه از مال خود را پيش فرستاد نتيجهء آن را خواهد ديد و مىفهمد كه آنچه باقي گذارده براي أو نفعي ندارد ، و شايد آن را از راه باطل جمع كرده و يا حقوق الهى را كه به آن تعلَّق گرفته منع كرده . و قال سعد لسلمان رضى الله عنه في مرضه كيف تجد نفسك فبكى فقال ما يبكيك فقال و الله ما ابكى حزنا على الدّنيا و لكن بكائي لأنّ رسول الله صلَّى الله عليه و آله قال ليكن بلاغ أحدكم من الدنيا كزاد الرّاكب فأخاف ان أكون قد تجاوزت ذلك و ليس حوله في بيته غير مطهّرة و إجانة