نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 107
ناچيز و كم است . و شر و فتنه هاى آن حاضر و موجود است ، و چيزهاى نيكوى آن آلوده است . و تازه و جديد آن كهنه مىشود ، و آنچه كه از آن از دست رفت باز نمىگردد . و آنچه از آن به كسى مىرسد سبب فتنه و امتحان اوست مگر آن كس كه از جانب تو نظر لطفى به أو شود و رحمتي از تو شامل حال أو گردد . پس مرا از كساني قرار مده كه به آن راضى شود و به آن اطمينان و وثوق پيدا كند . پس به تحقيق هر كس به دنيا مطمئن شد دنيا به أو خيانت خواهد كرد و كسى كه به أو وثوق پيدا كرد أو را مغرور مىنمايد . و لقد أحسن من وصفها بقوله : < شعر > ربّ ريح لأناس عصفت ثم ما ان لبثت ان سكنت و كذاك الدّهر في أطواره قدم ذلَّت و أخرى ثبتت و كذا لايّام من عاداتها انّها مفسدة ما أصلحت < / شعر > و شاعر چه نيكو دنيا را وصف كرده به اين شعر خود كه مضمون آن چنين است : چه بسا به مردمى بادي بوزد پس به آنها مهلت مكث و سكونت ندهد و همچنين است روزگار در تغييرات خود كه سبب لغزش قدمي گردد و ثابت ماندن قدم ديگر و همچنين عادت روزگار اين است كه فاسد مىكند آنچه را اصلاح كرده . خلاصه اين كه أوضاع دنيا ثابت و قابل دلبستگى نيست . و قال غيره : < شعر > لا تحرصنّ على الدّنيا و ما فيها و احزن على صالح لم يكتسب فيها < / شعر > ديگرى گفته : حريص بر دنيا و آنچه در اوست مباش و حزن و غم و اندوه تو بر اعمال صالحي باشد كه ممكن بود در دنيا كسب
107
نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 107