فرمود : آباد كردن خانهء ( دنيا ) كه خداوند به خرابى آن حكم فرموده است . امام سجّاد عليه السّلام مكرّرا اين بيت را مىخواند : < شعر > و من يصحب الدّنيا يكن مثل قابض على الماء خانته فروج الاصابع < / شعر > : كسى كه دنيا را دوست بگيرد ، مانند كسى است كه آب را در دست بگيرد ، و از لاى انگشتانش بيرون رود . پيامبر صلَّى الله عليه و آله و سلم فرمود : خداوند دنيا را خانهء گرفتارى و بلا ، و آخرت را خانهء جزا قرار داده ، پس بلاى دنيا را ، سبب پاداش آخرت و عوض آن معيّن نموده ، پس بلاى دنيا عطا و پاداش آخرت را در پى دارد ، و دنيا زودگذر است و به سرعت پيموده مىشود ، پس از شيرينى آن بگذريد كه به تلخيى جداشدنش نمىارزد پس لذّت امروز را به خاطر سختى فردا رها كنيد ، و تا مىتوانيد خود را از وابستگىهاى دنيا نجات دهيد ، زيرا خداوند به اجتناب از آن فرمان داده است و سعدآبادى آن تلاش نكنيد ، چرا كه خداوند خرابىاش را مقدّر نموده ( كه اگر چنين كنيد ) خود را در معرض خشم او قرار مىدهيد و سزاوار كيفر و عقوبت او مىشويد . شاعر گويد : [1] دنيا خانهء مصيبتها و سختيها است و هنوز زخم مصيبت دوستى التيام نيافته كه به فراق دوستى ديگر مبتلا مىشوم ، پس چون هزاران مسافر از تو جدا شدند و دوستان رفتند ، نوبت تو نيز مىرسد .
[1] < شعر > الدّار دار نوائب و مصائب و فجيعة باحبّه و حبائب ما ينقضى رزئى بفرقة صاحب الَّا صبت بفرقة من صاحب فاذا مضى الآلاف عنك لظنّه و المؤنسون فانت اوّل ذاهب < / شعر > - علامهء شعرانى : و الصواب لظعنه و الظعنة المسافر . در اين بيت ظعن به نظر درست مىآيد كه به معناى مسافر است