امام عليه السّلام فرمود : صبر كن ، زن چند روزى صبر كرد ، و بار دوم به حضور امام عليه السّلام رسيد و همان تقاضا را مطرح نمود ، امام عليه السّلام باز هم او را به صبر فرا خواند ، چند روز گذشت ، و براى بار سوم خدمت امام عليه السّلام رسيد و عرضه داشت سفرى طولانى شده و من نگران او هستم ؟
آن حضرت فرمود : مگر تو را به صبر دعوت نكردم ؟
عرض كرد : چقدر صبر كنم ؟
فرمود : به خانه برگرد ، كه فرزندت ( به زودى ) خواهد آمد ، آن زن به خانه بازگشت و فرزندش نيز از سفر مراجعت نمود زن با خوشحالى به خدمت امام عليه السّلام رفت و عرض كرد : آيا پس از پيغمبر باز هم وحى نازل مىشود ؟
فرمود وحى نازل نمىشود ، اما پيغمبر فرمود : هر گاه صبر انسان تمام شود نوبت فرج مىگردد و چون تو اظهار بىصبرى كردى ، دريافتم كه خدا به آمدن پسرت فرج تو را مىرساند . » ماهيّت دعا و راز عدم استجابت بعضى از دعاها دعا عبارت از ، اظهار فقر و نياز به سوى خدا از طرف بنده است ، آن هم با آرامش دل و خوارى و خضوع و چون بنده چنين كند ، وظيفهء بندگى خود را به جا آورده ، خدا هم دعايش را به اجابت مىرساند ، ولى در عين حال اندازهء مصلحت و ظرفيّت بنده و عدالت و حكمت را منظور مىدارد . زيرا بخشش و كرم خدا ، از مرز حكمتش تجاوز نمىكند و از روى بخل دريغ نمىدارد بلكه ميزان مصلحت و اقتضاى حكمت را عملى مىسازد ، و لذا گاهى صلاح بنده نيست كه به اندازهء خواستش به او داده شود ، چون سؤال او بر اساس هوا و هوس بوده و اگر عطاى حق بر مبناى هوس و خواست ، مردم باشد نظام عالم

404