responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي    جلد : 1  صفحه : 107


تميم بر پيامبر وارد شدم ، آن حضرت به من فرمود : خود را به آب و سدر شستشو كن ، چون خود را شستم و به محضرش رفتم ، عرضه داشتم : ما را موعظه كنيد ؟ تا سودى برده باشيم ، چون ما مردمى بياباننشين هستيم .
فرمود : اى قيس ، با هر عزّتى ، ذلَّتى است و با هر زندگانى مرگى است ، و دنيا آخرتى و هر چيزى حساب و كتابى دارد و هر چيزى نگهبانى دارد و هر كار نيكى ، پاداشى دارد و هر گناهى ، عذابى در پى دارد ، اى قيس به ناچار همنشينى با تو دفن مىشود و او زنده است و تو با او دفن مىشوى ، پس اگر او كريم باشد ، تو را كريم مىكند ، و اگر پست باشد ، تو را به حال خود رها مىكند ، پس تو دفن نمىشوى ، مگر همراه او و او دفن نمىشود ، مگر همراه تو ، پس تو او را شايسته انتخاب كن ، زيرا اگر صالح و شايسته باشد ، جز او مونسى نخواهى داشت و اگر بد باشد ، چيزى جز او تو را به وحشت نمىاندازد ، و آن عمل تو است .
در اين موقع مردى بنام « صلصال » [1] همين حديث را به نظم درآورد و گفت :
< شعر > تخيّر خليطا من فعالك انّما قرين الفتى في القبر ما كان يفعل و لا بدّ بعد الموت من ان تعدّه ليوم ينادى المرء فيه فيقبل فان كنت مشغولا بشىء فلا تكن بغير الَّذى يرضى به الله تشغل فلن يصحب الانسان من بعد موته و من قبله الَّا الَّذى كان يعمل الا انّما الانسان ضيف لاهله يقيم قليلا بينهم ثمّ يرحل < / شعر >



[1] علَّامه شعرانى : صلصال بن دلهمس بود و او را جزء اصحاب دانسته‌اند ، و با گروهى از بنى تميم به عنوان فرستاده ، خدمت پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم رسيدند .

107

نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي    جلد : 1  صفحه : 107
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست