responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي    جلد : 1  صفحه : 67


غم و غصه وارد آن خانه شود سپس اين شعر را سرود و ميگفت :
< شعر > فبينا نسوق الناس و الامر امرنا اذا نحن فيهم سوقة نتنصّف فاف لدنيا لا يدوم سرورها تقلبنا تاراتها و تصرف هم الناس ما ساروا يسيرون حولنا و ان نحن اومينا الى الناس اوقفوا < / شعر > 1 - در همان زمانى كه مردم را زير فرمان خويش ميكشيديم و فرمان فرمان ما بود ناگاه در ميان مردم ما را كشاند و خدمتكار رعيت كرد .
2 - پس اف بر اين دنيا كه شادمانيش دوام ندارد دگرگون كرد ما را حالات و عوارض دنيا .
3 - اينان كه دور تو ميگردند دور ما گردش ميكردند اگر ما يك اشاره ميكرديم بسوى مردم كه بجاى خويش بايستيد مىايستادند .
بعد گفت همانا دنيا سراى نابودى و زوال است هميشه بيك حال نيست اهلش را از حالى انتقال بحالى ميدهد ما پادشاهان همين كاخ بوديم اهل اين كاخ دوست داشتند كه بر ما وارد شوند پس امر برگشت و روزگار ما را زجر كرد پس جمعيت ما را پراكنده كرد و همين طور است روزگار براى هيچ كس دوام ندارد پس گريه كرد و بگريه در آورد .
شعر < شعر > ان للدهر صولة فاحذريها لا تقولين قد امنت الدهورا قد يبيت الفتى معافا فيوذى و لقد كان آمنا مسرورا < / شعر > 1 - همانا براى روزگار قدرتى است پس بترس از آن و مگو از

67

نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي    جلد : 1  صفحه : 67
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست