نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 155
< شعر > « ملوا البكاء فما يبكيك من احد و استحكم القيل في الميراث و القال » « أنستهم العهد دنيا أقبلت لهم و ادبرت عنك و الايام احوال » < / شعر > 1 - ثروت خويشتن را براى وارث گذاشتى اى كاش براى تو نفعى بجا مىماند . 2 - مردم بعد از تو در حال سرورند حال تو اينك چگونه است ؛ 3 - زياد گريه كن كه هيچ كسى براى تو گريه نمىكند و حلم در باره ى ميراث تو قيل و قال است . 4 - دنيا ترا از خاطر ايشان برد پشت بتو كرد و رو بايشان آورد روزگار - و ديگرى گفته < شعر > « هون الدنيا و ما فيها عليك و اجعل الهم لما بين يديك » « ان هذا الدهر يدنيك الى ملك الموت و يدنيه اليك » « فاجعل العدة ما عشت له انه يأتيك احدى ليلتيك » < / شعر > 1 - دنيا و آنچه كه در دنياست بر خويشتن پست شمار همت خود را براى آينده ى خود قرار ده همانا اين روزگار ترا بفرشته ى مرگ و فرشته ى مرگ را بتو نزديك ميكند ثروت خود را براى روزى قرار ده كه در آن روز زندگى ميكنى همانا ترا مرگ در يكى از اين دو شب تو ميرسد . و مسلما سه چيز مرا بخنده آورد و سه چيز ديگر مرا بگريه در آورد بخنده آورد مرا بيخبرى كه خدا از او بيخبر نيست و كسى كه
155
نام کتاب : إرشاد القلوب ( فارسي ) نویسنده : الحسن بن محمد الديلمي جلد : 1 صفحه : 155