responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه رسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد عبد الحسين اللاري    جلد : 1  صفحه : 152


آن جناب بايد امام و خليفه باشد .
دليل سيّم نصوص متواتره است كه از پيغمبر به ما رسيده در اين كه بعد از آن جناب على بن ابى طالب خليفه و جانشين است و از جمله آنها حديث منزلت [1] است كه فرمود « يا على أنت منّي بمنزلة هارون من موسى الَّا انّه لا نبىّ بعدى » يعنى تو نسبت به من به منزله هارونى نسبت به موسى و از جمله آنها حديث غدير [2] است كه متفق عليه بين الفريقين است و در آنجا مىفرمايد



[1] حديث منزلت : يكى از احاديثى كه فريقين در فضيلت على عليه السّلام نقل نموده و وسيله اى براى استدلال امامت على عليه السّلام است ، حديث منزلت مىباشد كه پيامبر صلَّى الله عليه و آله و سلم مقام على عليه السّلام نسبت به خويشتن را به منزله مقام هارون نسبت به موسى دانستند و فرمودند « اما ترضى ان تكون منّي بمنزلة هارون من موسى الَّا انه لا نبيّ بعدى » آيا نمىپسندى كه منزلت و مقام تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى باشد مگر اين كه پس از من پيامبرى نمىآيد . كه با استفاده از آيات قرآن ( فرقان 35 * ( وَجَعَلْنا مَعَه أَخاه هارُونَ وَزِيراً ) * ) طه 29 - 31 * ( وَاجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي هارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِه أَزْرِي ) * اعراف 142 و « * ( قالَ مُوسى لأَخِيه هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي ) * » . . ) موقعيّت هارون نسبت به موسى عليه السّلام مشخص است و با استثنائى كه رسول خدا ذكر مىفرمايد بجز مقام رسالت ساير مقامها يعنى وزارت - معاونت - جانشينى و خلافت براى امير المؤمنين عليه السّلام ثابت مىباشد . ( براى اطلاع از مدارك و اسناد حديث فوق رجوع كنيد به احقاق الحق ج 4 و 16 آية ا . . مرعشى نجفى نهج الحق و كشف الصّدق علامه حلى ص 216 المعيار و الموازنه ابى جعفر اسكافى معتزلى ص 219 )
[2] حديث غدير اين حديث نيز از احاديث متواتر بين فريقين است كه علماى اهل سنّت از زيد بن ارقم - ابى الطَّفيل - عبد الرّحمن بن ابى ليلى - عمير بن سعد براء بن عازب - سعيد بن وقاص - طلحه - عبد الله مسعود - جابر بن عبد الله انصارى و . . نقل كرده‌اند كه رسول خدا فرمود « من كنت مولاه فعلى مولاه اللَّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه » برخى دانسته يا ندانسته در واژه ( مولاه ) كه به معنى اولى به تصرف است يا دوست دار ، خدشه كرده‌اند كه به دلائل زير خدشهء وارده باطل مىباشد . 1 - وجود اشعار فصحا و بلغاى عرب در روز واقعه كه اثبات مىنمايد از كلمه ( مولى ) امام و هادى و رهبر فهميده‌اند . به عنوان نمونه حسّان بن ثابت مىگويد . < شعر > فقال له قم يا علي فإنّني رضيتك من بعدى إماما و هاديا < / شعر > 2 - تبريك گروه بىشمارى از صحابه به على عليه السّلام از جمله خلفاى اول و دوم كه پس از اتمام خطابه گفتند « هنيئا لك يا علىّ بن ابى طالب اصبحت و أمسيت مولاى و مولى كلّ مؤمن و مؤمنة » 3 - گواهى گرفتن رسول خدا در ابتداى خطبه از سه اصل اعتقادى ( توحيد - نبوت - معاد ) براى آماده نمودن اذهان در پذيرش مسأله ولايت . 4 - بر كسى پوشيده نيست كه على عليه السّلام يكى از پرهيزكاران و برجسته ترين مسلمانان زمان خود بوده و دوست داشتن هر مؤمن براى مؤمنين و مسلمين از ضروريّات است و لزومى ندارد كه رسول خدا آن هم با آن جمعيت و در آن هواى گرم و آن وضعيت اجتماعى بيان فرمايد . با توجه به توضيحات فوق مشخّص است كه جريان غدير جز تحقّق مسأله رهبرى و امامت و هدايت هيچ چيز ديگرى نبوده است .

152

نام کتاب : مجموعه رسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد عبد الحسين اللاري    جلد : 1  صفحه : 152
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست