بر رعيّت لازم است نصب امام [1] و تعيين خليفه پس هر كس كه رعيّت نصب كنند او امام و حجّت خدا بر خلق خواهد بود در نزد ايشان . و دليل ما بر اين كه نصب امام بر خدا لازم است وجوه بسيار است از عقل و نقل و از جمله ادلَّه عقليّه آن است كه شبهه اى نيست كه مردم محتاجند در امر دنيا و آخرت به رئيسى كه ارشاد كند آنها را به راه حق و راهنمايى كند ايشان را به نفع و ضرر و مصلحت و مفسده و خير و شرّ آنها و هدايت كند ايشان را به چيزى كه مقرّب به درگاه الهى است و اين شخص يا نبىّ است يا وصىّ نبىّ [2] پس هم چنانكه لازم است بر خدا بعث پيغمبر هم چنين لازم است بر خدا بعد از پيغمبر خصوصا خاتم النبيّين صلى الله عليه و آله و سلم نصب امامى كه حافظ شريعت پيغمبر و مبيّن حلال و حرام و مصالح و مفاسد باشد و هادى خلق باشد به طريق نجات
[1] سخن در اين است كه شيعه بخاطر اعتقاد به دو صفت عصمت و علم براى امام ، امامت را منصبى الهى مىداند كه مىبايست انتصاب او از سوى خدا و بواسطه پيامبر صورت پذيرد زيرا امّت امكان شناخت معصوم ندارد و معصوم يا از سوى خدا و يا از سوى معصوم ديگر ( پيامبر و امام ) بايد نصب شود . امّا در مذهب عامّه ، عصمت شرط نيست و اعلميّت هم اجماعى مذاهب عامّه نمىباشد . [2] شبيه اين سخن بر اساس روايتى از حضرت امام رضا عليه السّلام نقل شده كه مىفرمايد : انّا لا تجد فرقة من الفرق و لا ملَّة من الملل بقوا و عاشورا الَّا بقيّم و رئيس . . ( ر . ك صدوق ، علل الشرائع ج 1 ص 183 و معارف اسلامى ج 2 ص 203 ) . بديهى است اين روايت كلى است و اصل اجتناب ناپذيرى امامت و رهبرى عادل و آگاه در اسلام را مورد بررسى قرار مىدهد .