نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 90
مسألة ، دو مثل عامى بگوييم : اگر بينى كه برادر تو دست و پاى غلام را بسته و مى گويد كه برو آن مرغ را بگير و اگر نه تو را مى زنم . البته از برادر خود اين عمل را نمى پسندى و او را به جنون يا ظلم نسبت مى دهى ، پس چگونه نسبت چنين امرى به جناب قدس الهى توان نمود ؟ مرحوم ( سيد حيدر آملى ) [1] و همچنين مرحوم ( صدر المتألهين ) [2] در اين موضوع كه رد جبر وتفويض و اثبات امر بين الامرين است به فعل نفس و صدور افعال از قواى او مثال زده اند كه ( من عرف نفسه فقد عرف ربه ) و در اين باره شيخ عارف ( محيى الدين عربى ) را در مواضع عديده دو كتاب عظيم الشأن : ( فتوحات مكيه و فصوص الحكم ) بياناتى بسيار لطيف و دقيق است . جناب استاد حسن زاده آملى - حفظه الله تعالى - در اين مورد مى فرمايد : بدان كه امربين الامرين ومنزلة بين المنزلتين - چنان كه تذكر داده ايم - به ( توحيد فعلى ) اشارت دارد و در عين حال كه فعل به حسب وجود و ايجاد مطلقا به علة العلل ومسبب الاسباب ومبدء المبادى عزوجل تعلق دارد ، نسبت به كثرات در هر موطن و محلى محفوظ است و در مباحث سابقه داشته ايم كه ( النفس في وحدته كل القوى ) ، يعنى جميع قوا در مملكت وجود يك انسان ، همه شأنى از شؤون نفس ناطقه و مظهر و مجلايى از بروز و ظهور اويند كه نفس هم چنان كه در مقام قوت ، عاقله ، عاقله ، در مقام ، ما فوق آن ، آن مقام ، ما فوق عاقله است . همچنين حقيقت ، در مرتبه قوه لامسه نيز هست كه يك حقيقت واحد از مقام فوق التجرد و ظل الوحدة الحقه واجب الوجودى تا مراتب كثرات قواى منبث در بدن است كه نفس ، اصل محفوظ در جميع قواست و قوام و تحقق ووجود آنها بدوست و
[1] - جامع الاسرار ، تأليف عارف كامل ، سيد حيدر آملى به نقل از : خير الاثر ، ص 113 . [2] - رساله خلق الاعمال ، تأليف مرحوم صدر المتألهين به نقل از : خير الاثر ، ص 113 .
90
نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 90