نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 87
بالذات سايه نداده است اگر چه سايه از ناحيه اوست كه سايه وى از تابيدن خورشيد است . پس در وجود نور ديوار و در وجود سايه ديوار مطلقا ( سلطان شمس ) حكم فرماست ، و سلطان شمس را نتوان از وجود سايه ديوار برداشت ، اگر چه سايه از ناحيه ديوار است . حال بدان كه به مثل نور شمس حسنه است و سايه ديوار سيئه . شمس به ديوار مى گويد : اگر چه تو روشنى ولى ( انا اولى بنورك منك ) . و نيز به ديوار مى گويد : اگر چه ظهور سايه تو نيز از من است ، ولى ( انت اولى بظلك منى ) . و نيز به ديوار مى گويد : ( ما اصابك من نور فمن الشمس و ما اصابك من ظل فمن نفسك ) بدين ترتيب معناى ( امر بين الامرين ومنزلة بين المنزلتين ) روشن تر شده است كه هم ( جبر ) باطل است وهم ( تفويض ) و حق ، ( منزلت بين المنزلتين و امر بين الامرين ) است . جبرى با ديده راست ، كج و قدرى با ديده چپ ، كج ديده اند . و قائل به منزلت بين المنزلتين با دو ديده راست بينش گويد : ( ما اصابك من حسنة فمن الله و ما اصابك من سيئة فمن نفسك ) [1] ، و در عين حال موقن است كه : ( كل من عند الله ) . و گويد : ( الله تعالى اولى بحسناتنا منا ونحن اولى بسيئاتنا منه ) . راست بين از نظر راست به مقصود رسيد * احول از چشم دوبين در طمع خام افتاد حافظ جناب استاد بزرگوار ، عارف كامل ( آيت الله حسن زاده آملى ) در اين باب مثالى