نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 64
فاعلهاى بالقصد كارهايى را انجام مى دهند كه وسيله اى براى رسيدن به كمال و خير خودشان باشد ، يا خير حقيقى ، و يا خير پندارى ، هر چند خير مفروض ، لذتى باشد يا رهايى از رنج والمى . ممكن است بر كليت اين قاعده ، اشكال شود به اينكه : انسانهاى وارسته اى يافت مى شوند كه دست كم بعضى از كارهاى اختيارى خودشان را براى خير ديگران انجام مى دهند وابدا توجهى به خير خودشان ندارند . و حتى گاهى جان خودشان را نيز فداى ديگران مى كنند . پس به طور كلى نمى توان گفت كه هر فاعل بالقصدى ، كارش را براى رسيدن به كمال و خير خودش ، انجام مى دهد ! جواب اين است كه اين گونه كارها ، خواه در اثر هيجان عواطف ، انجام داده شود و خواه به منظور رسيدن به پاداش اخروى و رضاى الهى ، در نهايت ، موجب خيرى براى خود فاعل مى شود ، يعنى يا عواطف وى را ارضاء مى كند و يا در اثر اين فداكاريها به مقامات معنوى واخروى و رضايت الهى ، نائل مى شود . پس انگيزه اصلى فاعل ، رسيدن به كمال و خير خودش مى باشد . وخدمت به ديگران در حقيقت ، وسيله اى براى تحصيل كمال است . نهايت اين است كه : گاهى انگيزه هاى انسان به صورت آگاهانه ، مؤثر واقع مى شود و گاهى به صورت نيمه آگاهانه و حتى نا آگاهانه ، اثر مى كند ، مثلا در مواردى كه در اثر هيجان عواطف ، توجه انسان ، معطوف به منافع و مصالح ديگران مى گردد ، ديگر توجه آگاهانه اى به خير و كمال خودش ندارد ولى بدان معنا نيست كه هيچ گونه تأثيرى نداشته باشد . و دليلش اين است كه اگر از او سؤال كنند كه چرا اين فداكارى را انجام مى دهى ؟ خواهد گفت : چون دلم مىسوزد ، يا چون اين كار ، فضيلت و مقتضاى انسانيت است . و يا چون ثواب دارد و موجب رضاى خداست . پس انگيزه اصلى ، ارضاء عاطفه و لذت بردن از خدمت به ديگران ، يا نائل
64
نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 64