نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 59
در حكومت غريزه ، محركات غريزى ، حيوان را به طرف عمل بر مى انگيزاند و بدون آنكه فرصت به حيوان بدهد ، اراده او را منبعث و به عمل ، صورت وقوع مى بخشد ، يعنى حكومت غريزه ، حكومت مستبدانه و بلاشرط براى جلب لذت و دفع آلام است . اما در حكومت ( عقل ) هر چند محركات غريزى ، انسان را به طرف عمل بر مى انگيزد ، ولى اين فرصت و آزادى ، براى انسان باقى است كه به تأمل و تفكر و سنجش و محاسبه بپردازد . و حاصل جمع مصالح و مفاسدى كه اين عمل از هر لحاظ در بردارد ، در نظر بگيرد و سپس به ترجيح جانب فعل يا ترك بپردازد . يعنى در حكومت عقل ، استبداد محركات غريزى از بين رفته و جاى آن را حكومت اكثريت مصالح كه مقرون به سنجش و موازنه و محاسبه است گرفته . انسان اين آزادى كامل را در پرتو موهبت نيروى ( تعقل ) يافته است و همين موهبت است كه وى را مستعد پذيرفتن و بهره مند شدن از تشريع و تكليف و قانون و اخلاق نموده است . و به او توانايى داده است كه بار امانتى را كه آسمانها نتوانستند بكشند ، به دوش بگيرد . حكومت استبدادى غرايز در حيوان ، هميشه يك راه معين براى حيوان تعيين مى كند و اراده حيوان ، حيوان را در آن راه ، به عمل وامى دارد ولى حكومت عقل در انسان او را در سر دو راهى ها نگاه مى دارد . و ابتدا در وى ايجاد ترديد مى كند و تا ترجيح يك راه به تصويب نرسد ، اجازه حركت نمى دهد . شك و ترديد پيدا كردن در انجام كارى ، از مختصات انسان است و انسان اين اختصاص را از ناحيه طرز حكومت مشروطه عقل ، باز يافته است . انسان مى تواند داراى شخصيت اخلاقى بشود . انسان شخصيت اخلاقى خود را مديون اين جهت است كه توانايى دارد در برابر محركات غريزى حيوانى ، مقاومت كند و آنها را به عقب براند . اين توانايى از آنجا پيدا مى شود كه از يك طرف در پرتو غرايز عاليه ، مى تواند هدفهاى عالى معنوى ، از قبيل خير اخلاقى و كمال
59
نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 59