نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 32
بخواهد . چه نخواهد و كوششها و تلاشها براى تغيير سرنوشت و نصيب و قسمت و قضاء و قدر . بيهوده و مبارزه با مشيت الهى است . اگر قضاء و قدر را چنين تفسير كنيم ، جنبه تخديرى آن قابل انكار نيست ، زيرا چنين تفسيرى به ما مى گويد : اگر يك روز كسانى مانند بنى اميه و يا بنى عباس و يا ارتش مغول بر ما چيره شدند و به ما حمله كردند ، بايد تسليم باشيم كه قضاء و قدر الهى است ! و بررسى منابع نشان مى دهد كه چنان تفسيرى بشدت از طرف اسلام محكوم شده است و قبول و پذيرش آن ، تمام مفاهيم مسلم اسلامى از قبيل : تكليف ، جهاد ، سعى و كوشش ، استقامت و پاداش ، كيفر و بهشت ، دوزخ و سؤال ، حساب و . . را به هم مى ريزد ، و مفهومى براى آنها باقى نمى گذارد . گذشته از مفاسد عملى ، اجتماعى و اعتقادى كه اين نظريه دارد ، منطقا محكوم و مردود است ، زيرا از نظر براهين عقلى و فلسفى - چنان كه توضيح آن خواهد آمد - ترديدى در بطلان اين نظريه نيست . نظام اسباب و مسببات و رابطه على و معلولى بين حوادث ، غير قابل انكار است ، نه تنها علوم طبيعى و مشاهدات حسى و تجربى بر نظام اسباب و مسببات ، دلالت مى كند ، در فلسفه الهى ، متقن ترين براهين ، بر اين مطلب اقامه شده است . افزون بر اين ، قرآن كريم نيز اصل عليت عمومى و نظام اسباب و مسببات را تأييد كرده است كه در فصلهاى آينده ذكر آن به ميان خواهد آمد . بدون ترديد ، معتقدان به اين تفسير ، همانند اشاعره ، گويا افرادى مى باشند كه روح و اراده آنها مبتلى به فلج شده است ، اين عقيده كه دست تطاول زورگويان را درازتر و دست انتقام و دادخواهى مظلومان را بسته تر مى كند ، آن فردى كه مقامى را غصب كرده و يا مال و ثروت عمومى را ضبط نموده است ، دم از موهبتهاى الهى
32
نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 32