نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 26
چنان كه در آيات و روايات فراوان به همين صراحت ، مسألة اختيار و آزادى انسان ، مطرح شده است . به طور كلى ، مى توان گفت فلسفه اسلامى ، فوق العاده تحت تأثير مآثر اسلامى است و اين تأثر بر خلاف ادعاى مستشرقان به اين صورت نيست كه عقايد مذهبى اسلامى چيزى را بر حكمت اسلامى ، تحميل كرده باشد ، بلكه الهام بخش فلسفه اسلامى شده است ، يعنى فلسفه و حكمت اسلامى در عين حال كه آزادى خود را حفظ كرده و صرفا در چهارچوب براهين عقلى ، طى طريق كرده است ، از كتاب و سنت ، الهامات ذيقيمتى گرفته است . و همين الهامات سبب شده است كه ميان الهيات اسلامى و الهيات غير اسلامى - اعم از يونانى و مسيحى و يهودى و غيره - تفاوتى از زمين تا آسمان پيدا شده باشد . على هذا دليلى ندارد كه ما در جستجوى منشأ ديگرى براى طرح اين مسألة در جهان اسلام باشيم . مستشرقين معمولا براى اينكه اصالت علوم و معارف اسلامى را نفى كنند كوشش دارند به هر نحو هست ، براى همه علومى كه در ميان مسلمين پديد آمده ريشه اى از خارج از دنياى اسلام ، خصوصا از دنياى مسيحيت بيابند . از اين رو كوشش دارند به هر نحو هست ، ريشه اصلى علم كلام را از خارج بدانند ، هم چنان كه نظير اين كار را در مورد علم نحو و عروض و عرفان اسلامى و غيره كرده اند . بعضى از مورخين اروپائى را عقيده بر اين است كه مسألة سرنوشت و جبر و اختيار بعدها در ميان متكلمين اسلامى مطرح شد و در اسلام سخنى از اين مطالب نيست نه از جبر و نه از اختيار ، اما بعضى ديگر در سخنان چنين وانمود مى كنند كه فكر اشاعره مبنى بر جبر و عدم اختيار و آزادى بشر ، همان چيزى است كه اسلام تعليم داده است ، اما معتزله زير بار اين حرف اسلام مانند بسيارى از حرفهاى ديگر
26
نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 26