نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 138
متصف به شر شده است . پس خير بالذات ، همان كمال وجودى ، وشر بالذات ، همان نقص عدمى است ، مثلا سلامتى خير بالذات ، نبودن ميكروب بيمارىزا ، خير بالعرض است و ضعف و بيمارى ، شر بالذات و سموم و ميكروبها ، شر بالعرض مى باشد . 4 - در موجوداتى كه داراى ابعاد و شئون مختلف يا اجزاء و قواى متعدد هستند ، ممكن است تزاحمى بين كمالاتشان يا اسباب حصول آنها پديد بيايد ( البته تزاحم فقط در مورد ماديات ، قابل فرض است ) ، در اين صورت ، كمال هر جزء يا هر قوه اى ، نسبت به خودش ، خير است و از آن جهت كه با كمال قوه ديگرى مزاحم مى شود ، براى اين قوه ، شر خواهد بود و برآيند كمالات و نقايص اجزاء و قوا ، خير يا شر براى خود آن موجود ، به شمار مى رود . اين بيان ، درباره مجموع جهان مادى كه مشتمل بر موجودات متزاحمى هست نيز جارى مى شود ، يعنى خير بودن كل جهان به اين است كه مجموعا واجد كمالات بيشتر و بالاترى باشد ، هر چند بعضى از موجودات به كمال مورد نيازشان نايل نشوند ، و همچنين شر بودن آن به غلبه كمى و يا كيفى جهات نقص و فقدان است . با توجه به نكات فوق ، مى توان نتيجه گرفت كه : اولا : خير وشر از قبيل معقولات ثانيه فلسفى [1] است . و همان گونه كه هيچ موجود عينى نيست كه ماهيت آن ، عليت يا معلوليت باشد ، هيچ موجود عينى هم يافت نمى شود كه ماهيت آن ، خيريت يا شريت باشد . ثانيا : همان گونه كه عليت و معلوليت و ساير مفاهيم فلسفى ، قابل جعل و ايجاد نيستند بلكه عناوينى هستند كه عقل از ديدگاههاى معينى از وجودهاى خاصى
[1] - براى اطلاع بيشتر به كتاب آموزش فلسفه ، حضرت استاد ، مصباح يزدى - دام عزه - ج 1 ، درس پانزدهم ، مراجعه نماييد .
138
نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 138