نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 128
يعنى : ( خداوند امتناع دارد كه امور عالم را جارى كند مگر از طريق وسايط و اسبابى ، خداوند براى هر چيز سببى ، و براى هر سبب ، حكمتى و براى هر حكمتى ، دانشى و براى هر دانشى ، دروازه گويايى قرار داده است ) . اشكال ديگر آنچه در اين بيانات آمده ، با عموميت قضاء و قدر - با اينكه هيچ چيزى خارج از حوزه قضاء و قدر نيست و قرآن كريم نيز با كمال صراحت آن را تأييد مى كند - منافات دارد . اگر همه چيز و همه جريانها به قضاء و قدر الهى نباشد . پس ( اگر قضاء و قدر بيايد ) يعنى چه ؟ پس گذشته از اينكه مضمون احاديث و ابيات فوق با اصل عليت عمومى ، مناقض است با عموميت قضاء و قدر نيز مناقض است ، مى رساند كه قضاء و قدر الهى در مواقع خاص و استثنايى پا به ميان مى گذارد ، و اگر استثنائا پا به ميان گذاشت ، همه چيز از كار مى افتد ، عقلها از سرها مىپرد ، چشمها كور مى شود ، داروها از اثر مى افتند ، و روغن بادام خشكى مى نمايد . . اكنون چه بايد گفت ؟ آيا اين اخبار و روايات ، با متن اسلام قابل انطباق نيست و ساخته جبرى مذهبان است يا توجيه و تفسير صحيحى دارد ؟ بايد گفت اين اخبار و روايات ، ناظر به يك مطلب صحيحى است و نه با اصل عليت عمومى منافات دارد و نه با عموميت قضاء و قدر . بلكه ناظر به نظام كلى عالم و مجموع علل و اسباب ، اعم از مادى و معنوى است ، ناظر به مواردى است كه علل و اسباب معنوى ، علل و اسباب مادى را تحت الشعاع قرار مى دهد . بايد توجه داشت كه علل و اسباب را تنها در ابعاد مادى نبايد محصور كرد ، نظام اتم ، از مجموع علل و اسباب آشكار و نهان تشكيل شده است ، همان طورى كه علل
128
نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 128