نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 113
ظلم آرى ، مدبرى ، جف القلم * عدل آرى ، برخورى ، جف القلم تو روا دارى روا باشد كه حق * همچو معزول آيد از حكم سبق ! كه ز دست من برون رفته است كار * پيش من چندين ميا چندين مزار بلكه آن معنى بود جف القلم * نيست يكسان نزد او عدل و ستم اين تفسير ، گر چه في حد نفسه ، منطقى و اصولى است ، اما با ظواهر آيات و رواياتى كه در باب قضاء و قدر حتمى و غير حتمى ، وارد شده است ، انطباق كامل ندارد . مثلا رواياتى كه در باب ( بداء ) در مورد ذبح حضرت اسماعيل آمده و يا اخبارى كه در باب اجل و تقسيم آن به مسمى و غير مسمى وارد شده است و يا ادعيه اى كه در شبهاى قدر و غيره به اين مضمون مى خوانيم : ( اللهم اجعل فيما تقضى وتقدر من الامر المحتوم وفيما تفرق من الامر الحكيم في ليلة القدر وفى القضاء الذى لايرد ولا يبدل ان تكتبنى من حجاج بيتك الحرام . . ) [1] ( خدايا ! در قضاء و قدر حتميت و در كار حكيما نه اى كه در شب قدر ، يكسره مى كنى و در قضايى كه رد و تغيير ندارد ، اين حقيقت را قرار بده كه من از حجاج خانه ات باشم ) . و يا در مورد رواياتى كه در مورد رفع بلا از قوم يونس به خاطر توبه و بازگشتشان به سوى خدا وارد شده است [2] و همچنين با رواياتى كه در مورد تأثير صدقه ، صله رحم ، دعا و غيره وارد شده است ، انطباق تا مى ندارد ، همه اين روايات تأييد مى كنند كه مقصود از قضاء حتمى و غير حتمى ، همان است كه در نظر اول ، بيان گرديده است .
[1] - مفاتيح الجنان ، از ادعيه شب قدر . [2] - قسمتى از اين روايات ، در جلد 4 بحار الانوار مجلسى ، باب بداء ونسخ ، ص 92 - 132 آمده است .
113
نام کتاب : قضاء وقدر ، جبر واختيار ( فارسي ) نویسنده : دكتر محمد مهدي گرجيان جلد : 1 صفحه : 113