بازگشتى ، همسرى براى خود اختيار نما . هنگامى كه « عبد المطلب » به مكه باز گشت ، طبق دستور او با دختر « وهب بن عبد مناف » ازدواج كرد ؛ از آن زن ، « حمزه » و « صفيّه » تولَّد يافت و « عبد الله بن عبد المطلب » هم ، با « آمنه بنت وهب » ازدواج كرد و رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله از او بوجود آمد . در اين رابطه قريش اظهار داشت ، عبد الله بر پدرش ، غالب گشت . [ طبقات ابن سعد 1 / قسم 1 / 104 ] به سند خود ، از « ابو سفيان » آزاد شدهء « ابن ابى احمد » ، نقل كرده است كه به راستى ، اسلام آوردن « ثعلبة بن سعيه » و « اسيد بن سعيه » و « اسد بن عبيد » ، پسر عمشان ، در رابطهء حديثى بوده كه « ابو عمير ابن هيبان » نقل كرده است . « ابو عمير » يكى از يهوديان شام بود ، چند سال پيش از ظهور دين اسلام به مدينه آمد ؛ وى مردى پارسا و عابد بود . هيچ كس نماز پنجگانه را به خوبى او انجام نمىداد . گاهى كه به خشكسالى دچار مىشديم ، دست نياز به سوى او دراز مىكرديم و او را براى نماز استسقا دعوت مىنموديم و براى حضور در اين نماز ، وى مىگفت : اگر مىخواهيد براى بارش باران با شما شركت كنم ، بايد پيش از آن ، صدقهاى بدهيد ! پرسيديم : چه صدقهاى بايد بدهيم ؟ در پاسخ گفت : يك صاع خرما يا دو مدّ [1] گندم ، به عدد هر يك از نفرات حاضر بپردازيد . ما به دستور او ، قبلا يك صاع خرما يا دو مدّ جو مىپرداختيم و او همراه ما به بيابان مىآمد . به خدا سوگند ! از محل استسقاء هنوز بيرون نرفته ، ابرها در آسمان پديدار مىشد و باران مفصّلى مىباريد چندين بار اين عمل از وى بظهور رسيده بود و هر بار از بركت دعاى او ، زمينهاى خشك ، سيراب شد و كشت و كار ما رو به خوبى و شادابى
[1] يك صاع چهار مد است و هر مدى ، دو مشت دست گندم يا مثل آن است . ( مترجم )