بودم . در اين مدت ، به من « اف » هم نگفت ! و هرگز به من نگفت : چرا چنين كردى و چنان نكردى .
[ همان كتاب ] در كتاب « آغاز آفرينش » ، در باب صفت پيغمبر اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله ، به سند خود ، از « عبد الله بن عمر » روايت كرده است ، از ويژگىهاى پيغمبر صلَّى اللَّه عليه و آله اين بود كه هيچگاه ناسزا نمىگفت و رفتار ناسزاگونه و دور از ادب نداشت و مىفرمود :
برترين شما كسى است كه خوش اخلاق باشد .
[ همان كتاب ] در كتاب « ادب » در باب خود خواهى و نخوت ، به سند خود ، از « انس » روايت كرده است كه هر گاه كنيزى از كنيزان مدينه ، دست حضرت رسول صلَّى اللَّه عليه و آله را مىگرفت ، حضرت رسول اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله دست او را رها نمىكرد و او به هر كجا كه مىخواست ، پيغمبر اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله را همراه خود مىبرد .
[ همان كتاب ] در كتاب « اجازه خواستن » در باب سلام كردن به كودكان ، به سند خود ، از « انس بن مالك » روايت كرده است كه هر گاه رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله در مسير خود ، به كودكان مىرسيد ، به آنها سلام مىكرد . و اين عمل را همواره انجام مىداد .
[ همان كتاب ] در كتاب « ادب » در باب كنيه براى كودك ، به سند خود ، از « انس » روايت كرده است كه رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله از همهء مردم ، خوش اخلاقتر بود . من برادرى داشتم به نام « ابو عمير » گمان مىكنم از شير باز گرفته شده بود ، هر گاه حضور پيغمبر اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله مىرسيد ، رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله مىفرمود : « يا ابا عمير ما فعل النغير » ؛ اى ابا عمير ! بچه گنجشك چه شد تا با آن بازى كنى ؟
[ ادب المفرد ص 42 ] به سند خود ، از « انس بن مالك » روايت كرده كه پيغمبر اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله ، نسبت به همهء مردم ، مهربان بود و هر كسى به ملاقات آن حضرت شرفياب مىشد و حضرت وعده‌اى به او مىداد ، اگر حاضر داشت ، بلافاصله به وعده‌اش وفا مىكرد . در يكى از اوقات ، كه صفهاى نماز منظم شده بود ،

212