responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فضائل الخمسة من الصحاح الستة ( فضائل پنج تن ) ع ( در صحاح ششگانه اهل سنت ) ( فاسي ) نویسنده : سيد مرتضى حسيني فيروزآبادي ( مترجم : ساعدي )    جلد : 1  صفحه : 180


گرفت ؛ اكنون حقيقت گفتار و كردارى را كه براى خود ، ادعا كرده‌اى آشكار كن تا در ضمن آن واقعيت رفتار تو ، به اثبات برسد .
مطالبى را كه آن مرد به عرض رسانيد ، موجبات شگفتى پيغمبر اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله را فراهم آورد و حضرت فرمود : اى برادر بنى عامرى ! هر سخنى كه به زبان مىآيد و هر سؤالى كه مطرح مىشود ، متضمن پاسخ ويژه‌اى است كه با شتابزدگى و در حاليكه تو ايستاده‌اى ، نمىتوان پاسخ داد . بنابر اين ، بهتر است بنشينى و با كمال توجه و دقت به پاسخ خود برسى ! آن مرد عامرى ، بلافاصله نشست و مانند شتر بر دو زانوى خود قرار گرفت . پيغمبر صلَّى اللَّه عليه و آله به بيان پاسخ پرداخت و فرمود : اى برادر بنى عامرى ! حقيقت گفتار من و آغاز موقعيت پيغمبريم از دعوت ابراهيم عليه السّلام و بشارتى بوده كه برادرم ، عيسى عليه السّلام داده است .
مؤلف گويد : حديث مورد بحث را به طريق ديگر چنين نقل كرده است .
مرد عامرى در برابر رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله قرار گرفت . رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله فرمود :
هنگامى كه من در رحم مادر بودم ، مادرم در رؤيا مشاهده كرد كه نورى از باطن او تلألؤ كرد و او به آن نور مىنگريست ، تا آنجا كه سراسر فاصله زمين و آسمان را فرا گرفت ! خواب را مادرم براى يكى از بستگانش كه مرد دانشمندى بود ، بازگو كرد ، وى پس از آنكه خواب را كاملا مورد دقت قرار داد خطاب به مادرم ، گفت : به خدا سوگند ، هر گاه به راستى چنين خوابى ديده باشى ، از رحم تو ، فرزندى بوجود مىآيد كه آوازه‌اش در گيتى مىپيچد ! راه و رسم آن روزگار اين بود كه طائفه‌اى از زنان بنى سعد بن هوازن به مكه مىآمدند و دايگى فرزندان اهل مكه را مىپذيرفتند . و از مزدى كه براى آنان در نظر گرفته مىشد ، بهره مىبردند . سالى كه از مادر متولد شدم ، طبق معمول ، دايه‌ها به مكه آمدند ، و پيش از تولد ، پدرم را از دست داده در دامان « ابو طالب » پرورش مىيافتم .

180

نام کتاب : فضائل الخمسة من الصحاح الستة ( فضائل پنج تن ) ع ( در صحاح ششگانه اهل سنت ) ( فاسي ) نویسنده : سيد مرتضى حسيني فيروزآبادي ( مترجم : ساعدي )    جلد : 1  صفحه : 180
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست