responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ( فارسي ) نویسنده : الحاج ميرزا أبي الفضل الطهراني    جلد : 1  صفحه : 362


متمسك باين حديث شده - العياذ بالله - قدحى كند چه صحابى مؤمن مطيع اهل بيت بود ، و البته عمومات فضل صحابه و مدايح مهاجرين در كتاب و سنت شامل او هست ، و دليلى بر اخراج بالخصوص نيست ، علاوه بر اينكه وجه سوم موجب ظهور وهن و ضعف اين وجه مىشود .
وجه سوم اينكه مراد از بنى اميه خصوص آن جماعت از ايشانند كه در غصب خلافت واطفاء نور خدا وجحد كلمه ولايت همدست وهمداستان شدند ، به تيغ و سنان و نوشته و زبان در بغض اهل بيت همراهى نمودند ، و مؤيد اين وجه آنست كه متبادر به اذهان در خصوص اين قضيه با ملاحظه اشكال مذكور همين معنى است ، و با ملاحظه اينكه عنوان بنى اميه مصداق واقعى كم دارد ، چه اولاد حقيقى اميه كم بودند .
اما حكم و اولاد او كه همه حرام زاده بودند .
و اما اولاد ابوسفيان هم متهم بخبث مولد بودند ، بلكه محققا حرام زاده بودند ، چنانچه من بنده انشاء الله در محل خود خواهم ذكر كرد .
و اما اولاد ابى معيط كه اولاد ذكوان پدر ابو معيط باشند هم لصيقند ، چه ذكوان بعقيده جماعتى غلام اميه بوده ، و وى را به خود ملحق ساخت ، وتبنى كرد چنانچه در ( اسد الغابه ) اشاره كرده پس ناچار بايد طايفه‌اى مراد باشد كه خلفاء و امراء ايشان را شامل شود ، و بنابراين لفظ بنى اميه عنوانى است عرفى به جهت اشاره به آن جماعت مخصوص و حقيقت بودن اضافه در عهد شاهد صدق اين دعوى است ، وفي الجملة مؤيد بلكه مصدق اين معنى است :
خبرى كه در ( خصال ) در باب سبعه مذكور است كه جهنم را هفت در است ،

362

نام کتاب : شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ( فارسي ) نویسنده : الحاج ميرزا أبي الفضل الطهراني    جلد : 1  صفحه : 362
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست