مائت " و " ليل اليل " و " شعر شاعر " و امثال آنها ، و اين معنى را اگر چه در ( بحار ) و ( مشكلات العلوم ) ذكر كرده اند ، در نظر اين بنده بسى از صواب دور است ، چه هيچ مناسبت با كلمه سابق او ندارد ، و در زيارات مشار اليها هم وارد است " السلام عليك يا وتر الله " [1] و توجيه به مفرد به كمالات ومتميز از نوع بشر در عصر خود با اضافه به " الله " بسيار نا ملايم است ، اگر چه در ( بحار ) است . ديگر - اينكه وتر به معنى فرد باشد ، و موتور آنكه كسى از او كشند يعنى اى يگانهاى كه اقرباء تو كشته شده اند ، و اين معنى در دو كتاب سابق مذكور است ، و از معنى اول أقرب ، ولى فقره زيارت مذكور منافى او است ، وفي نفسه بيرون غرابتى نيست . سوم - آنچه بنده را به نظر آمده كه وتر به معناى همان خون ريخته باشد [2] يعنى اى قتيلى كه اقرباء و اصحاب تو را كشتند - چنانچه ترجمه را مبنى بر اين كرديم - واضافه اين به الله بسيار مناسب است ، چه او كشته راه خدا است چنانچه قتيل الله گفتندش . فايده استطراديه در ( مجمع البحرين ) در ماده " ثار " مىگويد كه في الحديث " اذا خرج
[1] بحار الانوار : ج 101 ص 152 ومفاتيح الجنان باب زيارت مطلقه امام حسين زيارت اول . [2] و وتر به معنى خون ريخته شده آمده است همانطور كه در كامل الزيارات است باب 108 نوادر الزيارات حديث 14 ص 336 لما قتل الحسين عليه السلام سمع أهلنا قائلا يقول بالمدينة اليوم نزل البلاء على هذه الامة فلا ترون فرحا حتى يقوم قائمكم فيشفى صدوركم ، ويقتل عدوكم ، وينال بالوتر أوتارا ففزعوا منه . . .