responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ( فارسي ) نویسنده : الحاج ميرزا أبي الفضل الطهراني    جلد : 1  صفحه : 132


و معنى سلام را وجوه مختلفه گفته‌اند :
يكى اينكه سلام اسم خداى عز وجل است ، و مراد آن است كه خدا حافظ تو باشد ، و اين وجه را اگر چه از ابن انبارى نقل كرده اند ، و بعض محدثين اقتصار بر او كرده ، ولى به نظر تمام نمى آيد چه لفظ " عليك " بنفسه مؤدى معنى حفظ نيست ، چنانچه اگر بگويند الله عليك ، والرحيم عليك ، بسيار ركيك خواهد بود ، و تقدير خبر خلاف اصل است علاوه بر آنكه بالضروره اين تركيب با ساير تراكيب سلام يك معنى دارد ، اين احتمال در لفظ سلام عليك متمشى نيست ، به جهت تنكير ، و در سلاما و سلام الله عليك ، وبلغ اليه سلامى ، واقرئه السلام ، به هيچ وجه اين احتمال صورت نخواهد گرفت .
ديگر - اينكه سلام مصدر باب تفعيل باشد بمعنى تسليم .
سوم - اينكه مصدر مجرد وبمعنى سلامت باشد ، و اين دو وجه به حسب اختلاف موارد تفاوت مى كنند ، اگر چه وجه ثالث في الجمله اقوى واظهر است و سلام در لغت عرب به معانى متعدده شنيده شده كه اصل در آنها معنى سلامتى است ، و از اين جهت بمعنى سنگ مخصوصى كه به صلابت ممتاز است آمده و به معنى درخت سختى ، و به معنى دجله وارد شده است ، چه همه از ضيعت سالمند ، و مىتوان در دجله به اعتبار سلامت طبع آبش باشد .
چنانچه از حضرت هادى عليه السلام در فضل سامره آمده است ، كه آبش را به عذوبت وصف فرموده ، و بغداد را به احتمالى به اين جهت دار السلام ناميدند كه دجله در او است ، و از اين جهت است كه دلو دسته دار را كه سالم از آفات است سلم گفتند ، و اين معنى در اكثر تراكيب " س ل م " جارى است و خداى عز وجل را كه سلام مىگويند هم به اين مناسبت است ، چه حق سبحانه و تعالى خلق را از بلايا و آفات و شرور و نقائص حفظ مىكند ، يا از اين

132

نام کتاب : شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ( فارسي ) نویسنده : الحاج ميرزا أبي الفضل الطهراني    جلد : 1  صفحه : 132
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست