بگوشم نرساند ، آشيانه كنم و شهرى را هجرتگاه و محل استقرارم قرار دهم كه سنّت و جماعت در آن آشكار باشد و ذرّه اى بدعت و الحاد نمايان نگردد و در آنجا به سنّت رسول خدا و خاندان و اصحاب او كه مرضى پروردگارند ، تمسك جويم و آنقدر پروردگارم را عبادت كنم كه به يقين رسم . زيرا تمسك جستن به سنّت پيامبر و خاندان و اصحاب او ، آنگاه كه امّت فاسد است ، تنها راه رشد و استوارى است . رسول خدا ( ص ) فرموده است : « من تمسّك بسنّتى عند فساد امّتى فله اجر مائة شهيد » چون در شهر كاشان استقرار يافتم ، مطالعه يكى از نوشته‌هاى مولاى فاضل جمال الدين ابن مطهر حلَّى - كه خدا گناهانش را بيامرزد - و آن را نهج الحق و كشف الصدق ناميده برايم دست داد . او اين كتاب را در ايام پادشاهى سلطان غياث الدين اولجاتيو محمد خدا بنده و به اشارهء او - آنگونه كه خود گفته - نوشته است . زمانى كه وى اين كتاب را تصنيف كرده ، اوايل ظهور بدعت و انتشار فرقهء موسوم به اماميه است كه از فرق شيعه مىباشد . تودهء مردم ، مذهب خود را از سلاطين و از طرز رفتار آنان مىگيرند چه : مردمان پيرو دين پادشاهان خويش هستند مگر عدهء اندكى كه ايمان آورده‌اند و عمل صالح انجام مىدهند . او در آغاز كتاب خود آورده است كه در اين كتاب كوشيده است تا حق را آشكار و اشتباهات فرقه ناجيه اهل سنّت را نمايان كند تا مبادا مسلمانان به آنان اقتدا و از اينان پيروى كنند .
چه اقتداى به آنان گمراهى و ضلالت است . همچنين بيان داشته است كه با اين كار خواسته رسوم دين را به پا دارد و به آخرت دست يابد و ثواب كسانى را كه حق را مىجويند و آن را كتمان نمىكنند فراهم آورد . با اين وجود تمام كتابش مشتمل است بر مطاعن خلفاى راشدين و پيشوايان مرضى و بيان زشتيهاى دانشمندان مجتهد . وى در اين كتاب چنان است كه بعضى از نكته سنجان از زبان حيوانات گفته‌اند كه : ساربانى از شترى پرسيد ، از كجا مىآيى ؟ گفت : از حمّام . ساربان گفت : راست گفتى ، از پاى تميز و از كف پاكيزه پايت آشكار است ! ما هم مىگوييم : آرى ، ابن مطهّر از پليدى باطل و كثافت تعصب مطهّر است ولى در زباله دانى مطاعن فرو رفته ، در كثافات بدخواهيها غوطه ور است ! پناه بر خدا از تلبيس ابليس و تدليس اين خسيس كه چگونه او را به وسوسه انداخته و به او مهلت داده تا چنين در گسترش باطل پيش رود و بر غم اينكه حق او را عمر دراز داده ولى او در جهت نشر باطل تلاش مىكند ؟ ! از شگفتيهاى روزگار اينكه اين مرد و امثال وى ، مذهب خود را به امامان دوازده گانه - رضوان الله عليهم اجمعين - منسوب مىكنند در حالى كه آنان سر در ايوان انتخاب و ستارگان آسمان انتجاب ، و كليدهاى

85