ت - يحيى بن اكتم قاضى : ابن معين گفت : دروغ مىگويد . ابو عاصم گفت : كذّاب است .
اسحق بن راهويه گفت : آن مرد دجال و منظورش ابن اكتم بود .
ت - يحيى بن ابى انيسه : ابن معين گفت : ناچيز است . احمد و دار قطنى گفتند : متروك است . فلاس گفت : در ترك حديث وى اجماع دارند .
ع - يحيى بن سعيد بن قيس ( ابو سعيد مدنى انصارى قاضى بخارى ) : ( يب ) : يحيى بن سعيد قطان گفت : تدليس مىكند . دمياطى گفت : مىگويند : تدليس مىكند .
خ م د ت ق - يحيى بن صالح و حاظى : احمد بن صالح مصرى گفت : يحيى بن صالح سيزده حديث از مالك براى ما روايت كرده كه نزد كس ديگرى نديديم . ( يب ) : مهنى گفت : از احمد در مورد وى سؤال كردم . وى يحيى را ضعيف دانست و گفت : از وى روايت ننوشتم . زيرا ديدم كه نماز را بد به جا مىآورد . عقيلى گفت : او چنين و چنان است .
خ م س ت - يحيى بن عباد ضبعى ( ابو عباد بصرى ) : ( يب ) : ساجى او را تضعيف كرده و گفت :
احدى از اصحاب ما در بصره از وى روايت نكرده‌اند . عبد الله بن المدينى گفت : از كسانى نيست كه از آنان روايت مىكنم .
خ م ق - يحيى بن عبد الله بن بكير ( ابو زكريا مصرى حافظ ) : به جدش هم منسوب مىشود .
( س ) گفت : ثقه نيست . ( يب ) : ابن معين گفت : ناچيز است .
ت ق - يحيى بن عبيد الله بن عبد اللَّه بن موهب تيمى مدنى : يحيى قطان او را ترك كرد . ابن معين گفت : ناچيز است . شعبه گفت : ديدم كه نماز را بدون اقامه خواند . لذا حديثش را ترك كردم . ( يب ) : ابن معين گفت : حديثش نوشته نمىشود : ابو حاتم گفت : به او توجّه نمىشود . ( س ) : يك بار گفت : متروك است و بار ديگر گفت : حديثش نوشته نمىشود .
مسلم بن حجاج گفت : ساقط و متروك است . ابو عبد الله حاكم گفت : حديث جعل مىكند .
ع - يحيى بن ابى كثير ( ابو نصر يمامى ) : عقيلى گفت : همواره به تدليس از وى ياد مىشود .
يحيى قطان گفت : روايات مرسل وى همچون باد است . همام گفت : صبح وى را حديث مىكرديم ، شب كه مىشد آن را قلب مىكرد و به ما مىگفت . ( يب ) : ابن حبان گفت :
تدليس مىكند . پس هر گاه از انس روايت كند ، همانا كه تدليس كرده ، زيرا نه از وى شنيده و نه از صحابى .
ت ق - يحيى بن مسلم بكاء : ( س ) گفت : متروك است . ( يب ) : ( د ) و ( س ) يك بار و احمد گفتند : ثقه نيست . ازدى گفت : متروك است .
س ق - يحيى بن ميمون ضبى ( ابو الملى عطار ) : ( ن ) : ضعيف است . فلاس او را تكذيب كرد .

77