كذّاب است .
ع - وليد بن كثير مخزومى ( وابسته بنى مخزوم ) : ( د ) : گفت : اباضى است . ( يب ) : ساجى گفت :
اباضى مذهب بود .
ت ق - وليد بن محمد موقرى ( ابو بشر بلقاوى آزاد شدهء يزيد بن عبد الملك ) : ابن المدينى گفت :
حديثش نوشته نمىشود . ابن معين گفت : كذّاب است . ( يب ) : ابو حاتم گفت : ضعيف و كذّاب است . ( س ) يك بار گفت : ثقه نيست و بار ديگر گفت : متروك است .
ع - وليد بن مسلم ( وابسته بنى اميه ، ابو العباس دمشقى عالم شام ) : ( د ) گفت : ده حديث از مالك روايت كرد كه اصلى ندارد . ابو مسهر گفت : احاديث اوزاعى را از ابو سغر مىگرفت كه كذّاب بود . در ( ن ) افزود : و در آن مىگويد : اوزاعى گفت : در ( ن ) گفت : ابو مسهر گفت :
وليد ، اهل تدليس است . گاهى اوقات از كذّابين تدليس مىكند ، در ( ن ) : هر گاه از ابن جريح يا از اوزاعى روايت كند ، مورد اعتماد نباشد . زيرا وى از كذّابين تدليس مىكند .
( يب ) : احمد گفت : احاديث را مرفوع نقل مىكرد و گفت : احاديثى كه شنيده بود و احاديثى كه نشنيده بود ، با هم درآميخته شد . احاديث منكرى هم دارد . من مىگويم : در التقريب آمده : فراوان تدليس مىكرد .
ع - وهب بن جرير بن حازم ازدى ( ابو العباس بصرى ) : احمد گفت : ابن مهدى گفت : اينجا گروهى هستند كه از شعبه روايت نقل مىكنند و ما آنان را نزد وى نديده‌ايم . وى با اين بيان به وهب كنايه مىزد . ( يب ) : احمد گفت : اصلا وهب نزد شعبه ديده نشد ، ليكن وهب صاحب سنت بود . و مردم گمان كردند كه حدود چهار هزار حديث از شعبه نقل كرده است .
ى د ت ق - يحيى بن ابى حيه ( ابو جناب كلبى ) : فلاس گفت : متروك است . ابو زرعه گفت : تدليس مىكند . ( ن ) : ابن دورقى گفت : تدليس مىكرد . ( يب ) : ابو حاتم گفت : حديثش نوشته نمىشود . ( س ) گفت : ثقه نيست . ( س ) و يزيد بن هارون و ابو نعيم و ابن معين و ابن حبان و ابن خراش و يعقوب ابن سفيان گفتند : تدليس مىكند . ابن نمير گفت : حديث خود را با تدليس فاسد كرد . من مىگويم : پيش از اين دانستيد كه اين سنّت بزرگان آنان است .

76