نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 515
روى ستم تازيانه مىزند ؟ ! و حال اينكه مىگويد : « مسلمان كسى است كه مردم از دست و زبانش در امان باشند . » اين روايت در اوايل صحيح بخارى آمده است . بلى ، شايد بعضى از منافقان و فراعنه امّت را ، آنانى كه چون بوزينگانى بر منبر پيامبر ( ص ) حمله مىبردند ، را لعنت كند تا حقيقت امر بر مردم روشن شود ، زيرا مىدانست كه امّت گرفتار آنان خواهد شد . مثل بنى اميه كه در قرآن شجرهء ملعونه خوانده شدهاند ، ليكن پيروان آنان حديثى را كه در آن لعنت را زكات قرار دادهاند ، وضع كردهاند تا امر آنان را بر مردم عمومى گردانند و لعن پيامبر ( ص ) بر آنان را لغو ، و نفرين معاويه از سوى آن حضرت ( ص ) را كه فرمود : خداوند شكم معاويه را سير نكند ، باطل سازند . خداوند جزاى اعمال زشت آنان را چنانكه بايد بدهد ! 7 - روايتى كه احمد از عايشه نقل مىكند كه گفت : يك زن يهودى به عايشه گفت : خداوند تو را از عذاب قبر نجات دهد . گويد : در همين حين رسول خدا ( ص ) بر من وارد شد . گفتم : آيا قبر پيش از روز قيامت ، عذابى دارد . گفت : نه ، چرا چنين پرسشى كردى . گفتم : اين زن يهودى گفت : خداوند تو را از عذاب قبر نجات دهد . فرمود : يهود دروغ مىگويند و بر خدا دروغ مىبندند . پيش از قيامت عذابى وجود ندارد . سپس آنقدر كه خداوند مىخواست مكث فرمود . روزى ، در وسط روز ، در حالى كه جامه اش را به خود پيچيده بود با چشمانى سرخ ، از خانه بيرون رفت و با صداى بلند فرياد زد : اى مردم ! از عذاب قبر به خداوند پناه بريد ، كه عذاب قبر حق است . [1] همچنين از عايشه روايت كرده كه : يك زن يهودى از او چيزى خواست . عايشه خواستهء آن زن يهودى را برآورده كرد . زن يهودى در حق او دعا كرد و گفت : خداوند تو را از عذاب قبر پناه دهد . عايشه آن را انكار كرد . چون پيامبر ( ص ) را ديد ، در اين باره از او سؤال كرد ، پيامبر ( ص ) گفت : نه . عايشه گويد : مدتى پس از آن رسول خدا ( ص ) به ما گفت : به من وحى شده كه در قبر مورد امتحان و آزمايش قرار مىگيريد . [2]
[1] . مسند احمد ، ج 2 ، ص 81 . [2] . مسند احمد ، ص 238 .
515
نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 515