responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر    جلد : 1  صفحه : 507


تا اينكه با وحى مواجه شد و آن موقع در غار حراء بود . پس فرشته نزد آن حضرت آمده و گفت : بخوان . فرمود : خواندن نمىدانم . گويد : آن فرشته مرا گرفت و بسختى فشارم داد تا آنجا كه طاقتم تمام شد . سپس رهايم كرد و گفت :
بخوان . گفتم : نمىتوانم . دوباره مرا گرفت و براى بار دوّم فشارم داد بحدى كه طاقتم تمام شد . آنگاه رهايم كرد و گفت : بخوان ! گفتم : خواندن نمىدانم . براى سوّمين بار مرا گرفت و بسختى فشارم داد تا آنجا كه طاقتم را از دست دادم . سپس مرا رها كرد و گفت : * ( « اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ . خَلَقَ الإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ . اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَمُ » ) * [1] .
پس رسول خدا بازگشت در حالى كه دلش مىلرزيد . به همان حال نزد خديجه آمد و گفت : مرا بپوشانيد ! مرا بپوشانيد ! پس آن حضرت را پوشانيدند تا اضطراب و ترس از او دور شد . رسول خدا ( ص ) شرح حال خود را براى خديجه بيان داشت و فرمود : بر خويشتن ترسيدم . خديجه گفت : هرگز ! بخدا سوگند كه خداوند تو را خوار نخواهد كرد . زيرا تو صلهء رحم و مهماننوازى مىكنى و سختيها را تحمل مىكنى و ناداران را دارا مىكنى و بر پيشآمدهاى حق كمك مىكنى . سپس خديجه آن حضرت را به نزد ورقة بن نوفل بن اسد بن عبد العزى كه پسر عموى خديجه بود ، آورد . ورقه در زمان جاهليت به دين نصرانيت در آمده بود و به كتابت كتابهاى عبرانى اشتغال داشت . پيرمرد بزرگ و كورى بود . خديجه بدو گفت : عموزاده از برادرزاده ات بشنو ! ورقه گفت : عموزاده چه مىبينى ؟
رسول خدا ( ص ) آنچه را ديده بود به او گفت . ورقه گفت : اين همان ناموسى است كه بر موسى نازل مىشد .
اين روايت را بخارى در باب « التعبير » پس از ابواب كتاب « الجبل » هم آورده و در آن افزوده :
پس از آن وحى براى مدتى قطع شد . چنانكه رسول خدا ( ص ) بسختى غمگين گرديد تا بدانجا كه بارها خواست خود را از بالاى ارتفاع كوهها پرت كند و هر بار كه به بالاى كوهى مىرفت تا خود را پرت كند ، جبرئيل در برابر او ظاهر مىشد



[1] . علق / 3 - 1 .

507

نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر    جلد : 1  صفحه : 507
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست