نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 416
مصنّف - شرّف الله قدره - مىگويد : 2 - بىنيازى از قدرت : زيرا نياز به قدرت براى اخراج فعل از عدم به وجود است و اين در حال عدم تحقق مىيابد . زيرا حال وجود ، حال بىنيازى از قدرت است . چه فعل در حال وجود ، واجب است . پس نيازى به قدرت ندارد . به علاوه بنابر مذهب اشاعره ، قدرت اصلا مؤثر نيست . زيرا تنها مؤثر در تمام موجودات ، خداوند متعال است . در اين صورت بحث آنان از قدرت ، بحث بيهوده اى خواهد بود . چرا كه خلاف مذهب آنان است . فضل مىگويد : نياز به قدرت ، براى اتصاف بنده به صفتى است كه او را از اضطرار خارج كند تا محل ثواب و عقاب بودن وى صحيح باشد . زيرا اگر اين قدرت ، حادث با فعل نباشد ، براى بنده صورت اختيار تحقق پيدا نمىكند . خداوند حكيم است و چيزها را براى مصالحى خلق مىكند كه در شمارش نمىآيد و از مؤثّر نبودن قدرت در فعل ، استغناى از آن از جميع جهات لازم نمىآيد . همچنان كه لازم نمىآيد بحث از قدرت ، بحث بىربطى باشد . من مىگويم : اگر قدرت ، مؤثر در فعل نيست ، پس از كجا وجودش را مىداند و چگونه از اضطرار خارج مىشود ؟ و از كجا مصحح ثواب و عقاب است ؟ به علاوه از نظر آنان ثواب تفضّل محض و عقاب تصرّف در ملك است بدون نياز به قدرت . اما اينكه گمان برده اگر قدرت ، حادث نباشد ، براى بنده صورت اختيار تحقق نمىيابد ، پندار اشتباهى است . زيرا - چنانكه گمان بردهاند كه قدرت و اختيار تأثيرى در فعل ندارد - ، ايجاد صورت اختيار بر وجود قدرت متوقف نيست . گذشته از اين صورت اختيار بدون تأثير ، فايده اى ندارد كما اينكه در خلق قدرت بدون تأثير هم حكمتى نمىيابيم . اگر اين را بپذيريم ، باز بحث از قدرت به لحاظ جهت تأثير ، بىربط است . مصنّف - طاب ثراه - مىگويد : 3 - حدوث قدرت خداوند متعال يا قدم جهان . زيرا قدرت مقارن با فاعل است . در اين حال يكى از اين دو امر لازم مىآيد و هر دو باطل است . زيرا محال است كه قدرت خداوند ، حادث باشد و ممتنع است كه جهان ، قديم . و نيز قدم با قدرت منافات دارد . زيرا قدرت متوجه ايجاد معدوم مىشود . پس اگر فعل قديم باشد ،
416
نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 416