ع - زهير بن معاويه ، ابو خيثمه كوفى جعفى : ( يب ) : بعضى بر او ايراد گرفته‌اند كه چون زيد بن على ( ع ) به دار آويخته شد ، وى از جمله افرادى بود كه از چوبهء دار زيد نگهبانى مىكردند .
ع - زياد بن جبير بن حبه ثقفى بصرى : ( يب ) : ابن ابى شيبه روايت كرده كه زياد : حسن و حسين ( ع ) را ناسزا مىگفت .
خ م ت ق - زياد بن عبد الله بن طفيل بكائى عامرى : ابن المدينى او را ضعيف شمرد و گفت :
رواياتى از او نوشتم ولى بعدا ترك كردم . ( يب ) : دورى به نقل از ابن معين مىگويد : ناچيز است .
ع - زياد بن علاقة بن مالك ثعلبى ( برادر زاده قطبه ) : ( يب ) : ازدى گفت : مذهب بدى داشت و از اهل بيت پيامبر ( ص ) روى گردان بود .
ت ق - زيد بن جبير ابو جبيره انصارى : ( خ ) گفت : متروك است . ابو حاتم گفت : حديثش نوشته نمىشود . ( يب ) : ازدى گفت : متروك است . ابن عبد البر گفت : اهل علم بر ضعف وى اجماع كرده‌اند .
س ق - زيد بن حيان رقى : ابن معين گفت : ناچيز است و احمد گفت : حديثش را ترك كرده‌اند .
4 - زيد بن حوارى ( مولاى زياد بن ابيد قاضى هرات ) : ابن معين گفت : ناچيز است . ( يب ) :
عجلى گفت : ناچيز است . ابن حبان گفت : روايات ساختگى از انس نقل مىكند .
س - ش ع - سالم بن ابى الجعد رافع : ( ن ) : تدليس مىكند . احمد گفت : از ثوبان روايت نشنيد و او را ملاقات نكرد . من مىگويم : از اين قبيل موارد زياد گفته‌اند .
خ د س ق - سالم بن عجلان افطس اموى ( مولاى آنان ، جزرى حرانى ) : ابن حبان گفت : در ذكر معضلات از افراد ثقه تك است ؛ اخبار را قلب مىكند ، به كار بدى متهم شد و زير شكنجه با مرگ تدريجى كشته شد . ( يب ) : سعدى گفت : دشمنى مىورزيد و از مبلغان مرجئه بود . ( ن ) : نسوى گفت : از پيروان مرجئه و معاند است .
ق - سرى اسماعيل پسر عموى شعبى : قطان گفت : در يك مجلس ، دروغگويى وى بر من معلوم شد . احمد گفت : اهل علم حديث او را ترك كرده‌اند . ابن معين گفت : ناچيز است .

37