نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 36
ت ق - ذؤاد بن علية حارثى ، ابو المنذر : ( يب ) : ابن معين گفت : چيزى نيست و نيز گفت : حديثش نوشته نمىشود . ( س ) يكبار گفت : ثقه نيست . ابن حبان گفت : از افراد ثقه روايات بىاساس و از افراد ضعيف روايات ناشناخته نقل مىكند . ر - ز م ت س - رباح بن ابى معروف مكى : ( يب ) : يحيى و عبد الرحمن از او روايت نمىكردند . عبد الرحمن از او حديث نقل مىكرد . ولى بعدا ترك كرد . ت ق - ربيع بن بدر ، ابو العلاء بصرى ( معروف به عليله ) : ابن معين گفت : ناچيز است . ( س ) گفت : متروك است . ( يب ) : ( د ) گفت : حديثش نوشته نمىشود . ازدى ، ابن خراش دار قطنى و يعقوب بن سفيان گفتند : متروك است . ابو حاتم : گفت نه به خودش توجه مىشود و نه به روايتش . ( س ) گفت : ثقه نيست و حديثش نوشته نمىشود . ت ق رشدين بن سعيد بن مفلح ( ابو الحجاج مصرى ) : ابن معين گفت : ناچيز است . ( س ) گفت : متروك است . ( يب ) : هر دو نفر گفتند : حديثش نوشته نمىشود . ابن بكير گفت : ديدم كه ليث او را از مسجد بيرون كرده است . ت - روح بن اسلم باهلى : عفان گفت : كذّاب است . ( يب ) : دار قطنى گفت : ضعيف و متروك است . ع - زكريا بن ابى زائدة ( يار شعبى ، ابو يحيى كوفى ) : ابو زرعه گفت : از شعبى بسيار تدليس مىكند . ( يب ) : ( د ) گفت : ناچيز است . يحيى بن زكريا گفت : اگر مىخواستم به تو مىگفتم كه چه كسى بين پدرم و شعبى قرار دارد . م ت س ق - زمعة بن صالح جندى يمامى ( ساكن مكه ) : ( د ) گفت : ابن مهدى در پايان او را ترك كرد . ( يب ) : ( د ) گفت : حديثش را روايت نمىكنم . ابن خزيمه گفت : خود را از آنچه كه بر عهدهء او است ، برى مىدانم . د س - زميل بن عباس ، عدنى اسدى ( مولاى عروة بن زبير ) : ( يب ) : احمد گفت : نمىدانم كيست . خطابى گفت : مجهول است . ع - زهير بن محمد تميمى مروزى : ( ن ) : ابن عبد البر گفت : نزد همگان ضعيف است . ابن حبان گفت : اشتباه مىكند و مخالفت مىنمايد .
36
نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 36