نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 369
الطافى است از خداوند متعال بر بندگان ، در حالى كه شيطان با گمراه ساختن و وسوسهء خود به بندگان زيان مىرساند ، پس چه نسبتى است بين هادى لطيف يعنى خداى متعال و شيطان زيانآور گمراه كننده و از كجا چنين نسبتى لازم آمد ؟ ! من مىگويم : با اين سخن خود از بحث مورد نظر خارج و به نيرنگهاى صرف متشبّث گرديد . اگر هدفش از اين سخن ، قرار دادن اثر براى بنده و شيطان در فعل يا كسب است ، بايد دانست كه خروج از مذهب او است و گرنه چاره اى از الزامى كه مصنّف بر آنان وارد كرده ، ندارند . اشكالاتى را كه در اين سخنان بىربط بىفايده ديده مىشود ، پيش از اين شناختيد . امّا جسارت بر خداوند سبحان از سوى كسى است كه عقيده اش مستلزم اين كفر است و نه از سوى كسى كه آن را به تصوير كشيده تا از اعتقاد به آن جلوگيرى كند . پس چگونه است حال كسى كه از زبان گشودن بدين كلمات به خدا پناه مىبرد ولى به حقيقت آن عقيده دارد ؟ و بخوبى مىداند كه پاسخش اقرار بدانها را در بر دارد ليكن با قدرى نيرنگ و فريب . مصنّف - ضاعف الله ثوابه - مىگويد : 15 - مستلزم مخالفت با عقل و نقل است . زيرا اگر بنده موجد افعال خويش نباشد ، مستحق ثواب و عقاب نخواهد بود بلكه خداوند متعال آنان را بدون اينكه استحقاق داشته باشند ثواب مىدهد و عقاب مىكند . اگر اين كار جايز باشد ، جايز خواهد بود كه خداوند متعال پيامبران ( ع ) را تعذيب و فراعنه و ابليسها را ثواب دهد . لازم مىآيد خداوند متعال با اين كار سفيه ترين سفيهان باشد و حال اينكه خداوند خود را از آن منزّه ساخته ، فرموده : * ( « أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ » ) * [1] و * ( « أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ » ) * [2] . فضل مىگويد : پاسخ وى اين است كه استحقاق بنده بر ثواب و عقاب به جهت مباشرت و كسب است . لذا به واسطهء مباشرت مستحق ثواب و عقاب است نه اينكه بر خداوند واجب است كه او را ثواب دهد . زيرا خداوند بالاتر از آن است كه ثواب مطيع و عقاب عاصى بر او