نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 323
همان فعل خداوند متعال است . از اين جهت خصم گمان كرده كه فرصت به او دست داده تا مطلبى را بيان كند . امّا در حقيقت يكى از جاهلان به اين مطلب است . اگر مجرد صحت اطلاق آفرينندگان بر بندگان عيب مذهب ما بود ، در آيهء مباركه قرآن هم عيب بود كه خداوند فرمود : * ( « فَتَبارَكَ الله أَحْسَنُ الْخالِقِينَ » ) * [1] . از اين گذشته اطلاق قادر ، عالم و مريد بر بندگان ، به عيب در مذهب آنان سزاوارتر است . زيرا به زعم اشاعره ، قدرت ، علم و اراده صفات ذاتى خداوند متعال بوده ، همانگونه كه بر زايد بر ذات بندگان است ، زايد بر ذات خداوند متعال هم هست . پس چگونه در اين صفات بشر را شريك خداوند قرار مىدهند ؟ هيچ خردمندى در پستى مذهب اشاعره شكى ندارد . مذهبى كه مىگويد : قدما در قديم بودن خود ، شريكان خدايند و خداوند در حيات ، بقا ، افعال ، علم و حتى ذات خود به اين صفات نيازمند است ! بلى اين مذهب اشاعره است . چرا آنگونه كه خداوند را مالك مىدانند ، خود را هم مالك مىخوانند و مىگويند : الله مالك و نحن مالكون . پس چرا اين مطلب را تكذيب نمىكنند ؟ ! پاسخ وى از دعوى ضرورت ، از جمله مطالبى است كه بارها در كتابهاى آنان تكرار شده و فساد آن آشكار است . زيرا همانگونه كه ضرورت بر وجود قدرت و اختيار در حركات اختيارى حكم مىكند ، همانگونه به تأثير قدرت در اين حركات و اينكه ما فاعل آنها هستيم ، نيز حكم مىكند . لذا كودك ، پرت كنندهء سنگ را مذمت مىكند ، زيرا همانطور كه مصنّف ( ره ) بيان فرمود ، بالضروره مىداند كه مؤثر پرت كننده است . به علاوه اگر قدرت تأثيرى نداشت ، وجود آن هم معلوم مىشد . زيرا دليلى بر قدرت ، غير از تأثير وجود ندارد و صرف فرق بين حركات اختيارى و حركات اضطرارى به وجود قدرت حكم نمىكند . زيرا ممكن است اين فرق به اختيار و اضطرار ( عدم اختيار ) اختصاص داشته باشد . اگر اشكال شود كه اختيار ، اراده است و خود عبارت است از صفتى كه يكى از دو مقدر را بر ديگرى ترجيح مىدهد . پس وجود اختيار مستلزم وجود قدرت است . گوييم : منظور اين است كه اراده در مورد حصول قدرت ، صفت مرجحه است نه بطور مطلق تا وجود آن لازم آيد . به علاوه ممكن است كه اراده ، صفتى باشد براى ترجيح يكى از دو مقدور خداوند متعال . بدين صورت كه عادت خداوند متعال بر اين جارى شده باشد كه