نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 27
م 4 - بقية بن وليد بن صائد حمصى كلاعى ابو محمد : ( ن ) : بسيارى گفتهاند كه تدليس مىكرد . ابن حبان گفت : از شعبه و مالك و ديگران احاديث مستقيمى شنيد و سپس از طريق كذّابين رواياتى از شعبه و مالك شنيد ، آنگاه رواياتى را كه از ضعفاء شنيده بود تدليس و آن را ثقات نقل كرد . احمد گفت : گمان كردم كه روايات منكر را فقط از افراد مجهول روايت مىكند ، اما متوجه شدم كه حتى از افراد مشهور هم نقل مىكند . وكيع گفت : جز او احدى را از بقيه در گفتن : قال رسول اللَّه ( ص ) گستاختر نيافتم . قطان گفت : از ضعفاء تدليس مىكرد و آن را مباح هم مىدانست . اگر اين مطلب درست باشد ، عدالتش را از بين مىبرد . ( ن ) : گويد : بلى ، بخدا سوگند درست است كه اين كار را مىكرد و از وليد بن مسلم و گروهى از بزرگان نقل شده كه چنين كارى مىكردند ، اين بليه اى است كه آنان مرتكب شدهاند . ابن ابى سرى از بقيه روايت مىكند كه شعبه به من گفت : چقدر نيكو حديث مىگويى اما حديثت پايه اى ندارد . گفتم : حديث تو هم پايه اى ندارد . تو برايم از غالب قطان و حميد اعرج حديث مىآورى و من برايت از محمد بن زياد الهانى و ابو بكر بن ابى مريم غسانى و صفوان بن عمر و سكسكى حديث مىكنم و ديگر مطالبى كه در ( ن ) و بيش از آن در ( يب ) آمده است . ت ق - بكر بن خنيس عابد : ( يب ) : دار قطنى گفت : متروك است . احمد بن صالح مصرى و ابن خراش هم چنين گفتهاند . ابو زرعه گفت : ذاهب الحديث است . ابن حبان گفت : احاديث ساختگى فراوانى روايت كرده كه به نظر مىرسد در آن تعمّد داشته است . 4 - بهر بن حكيم بن معاويه قشيرى : احمد بن بشير گفت : به نزدش آمدم ، او را در حال شطرنج بازى ديدم . ابن حبان گفت : گروهى از پيشوايان ما او را ترك كردهاند . ( يب ) : ( د ) گفت : شعبه از وى روايت نكرده است . ت د ت - تمام بن نجيع دمشقى ( ساكن حلب ) : ابو حاتم گفت : ذاهب الحديث است . ابن عدى گفت : غير موثق است . ابن حبان گفت : احاديث ساختگى از افراد ثقه روايت كرده كه گويا در آن تعمّد داشته است .
27
نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 27