نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 266
كه عبث از نظر آنان قبيح نباشد و حال اينكه به قبح آن اقرار كردهاند . اينكه گفت : قبح مذمت عاقل و حسن مدح زاهد به جهت اشتمال بر صفت كمال و نقص است ؛ در قالب معارضه تسليم حق شده و به صورت مخالفت ، موافقت خود را بيان داشته است ؛ مگر چه ضررى دارد كه انصاف پيشه كنند و تسليم حق باشند ؟ آگاه باش كه خصم از قبح تكليف بما لا يطاق پاسخ نداد . زيرا از پاسخ عاجز است چرا كه اين تكليف ، از نظر آنان نه صفت نقص است و نه مفسده اى دارد و گرنه آن را براى خدا جايز نمىدانستند . مصنّف - قدس الله روحه - مىگويد : 5 - اگر حسن و قبح شرعى بود و نه عقلى ، نمىبايست هيچ كارى از سوى خداى متعال ، قبيح باشد . مثلا اگر حسن و قبح شرعى بود ، نمىبايست اظهار معجزات به دست دروغگويان از سوى خدا ، قبيح باشد . از طرف ديگر اگر اين كار را جايز بدانيم ، باب شناخت پيامبران را مىبندد . زيرا با جايز دانستن ظهور معجزه به دست دروغگوى مدعى پيامبرى ، تصديق پيامبرانى كه به دنبال ادعاى پيامبرى ، معجزه اى بياورند ، ممكن نخواهد بود . فضل مىگويد : پاسخ وى آن است كه هيچ يك از افعال خدا قبيح نيست . در پاسخ اينكه گفت : اگر حسن و قبح شرعى بود ، نمىبايست اظهار معجزات به دست دروغگويان از سوى خدا ، قبيح باشد ؛ مىگوييم : عدم اظهار معجزه به دست دروغگويان از جهت قبح عقلى نيست ، بلكه عادت خداوند كه به منزلهء محال عادى است ، بر آن جارى نشده است . و در پاسخ اينكه گفت : اگر آن را جايز بدانيم ، باب شناخت پيامبران را مىبندد ؛ مىگوييم : از اين تجويز چنين چيزى لازم نمىآيد . زيرا علم عادى حكم مىكند كه ظهور معجزه به دست دروغگويان محال است . پس باب شناخت پيامبران بسته نمىشود . من مىگويم : چگونه دعوى عادت صحيح است و حال اينكه وى اطلاعى از همهء مدّعيان پيامبرى ندارد . اگر فرض شود كه وى از همه آنان اطلاع دارد باز احتمال مىرود كه هر كدام كه معجزه اى آورده ، دروغگو باشد . پس پيامبرى راستگويان اثبات نمىشود تا چه رسد كه عادت خدا بر آن جارى شده باشد . به علاوه چگونه به عدم تخلف عادت در باب ظهور معجزه قطع پيدا مىكند ؟
266
نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 266