نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 137
در روز قيامت باشد . اگر بپذيريم كه ( ناظرة ) به معنى ( منتظره ) نيست ، باز استدلال آنان به اين آيه موجّه نخواهد بود . زيرا ( نظر ) بنابر آنچه كه در قاموس و ديگر كتابهاى لغت آمده تمركز چشم بر چيزى است نه رؤيت . از اينرو بدون رؤيت تحقق مىيابد . خدا مىفرمايد : * ( « وَتَراهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لا يُبْصِرُونَ » ) * [1] . ملاحظه مىكنيد كه فرمود : تراهم ينظرون در حالى كه رؤيت ، ديده نمىشود ، بلكه اين تمركز چشم و تقليب حدقه است كه ديده مىشود . همچنين مىگويند : « نظرت الى الهلال فرأيته ، به ماه نگاه كردم پس آنرا ديدم » ، اگر نظر به معنى رؤيت بود ، تفريع رؤيت بر نظر نادرست بود . گذشته از اين توصيف نظر به وصفى كه نمىتوان رؤيت را به آن توصيف كرد از قبيل : ( شزر و خشوع ) صحيح است . پس نظر به معنى رؤيت نيست . در نتيجه آيهء مباركه بر رؤيت خدا دلالت ندارد . ادعاى اينكه : هر چند نظر نه به معنى رؤيت است و نه مستلزم آن ولى تمركز چشمان و تقليب حدقه به سوى پروردگار دليل بر اميدوار بودن آنان به رؤيت خدا است ، پس بايد ممكن باشد اگر چه مستلزم فعليت آن نيست ، زيرا اگر رؤيت ، نقص براى خدا بود ، حتما از تمركز و تأمل چشم به او نهى مىشدند ، ادعاى باطلى است . زيرا آيهء مباركه تصريح دارد كه نظر آنان به خداى متعال برايشان نعمت و فايده است . و روشن است كه تأمل و تمركز چشم به خودى خود نعمت و فايده نيست . پس به ناچار يا بايد نظر كردن به خدا را حمل بر رؤيت خدا كرد كه در اين صورت مجاز در مفرد خواهد بود و بدين ترتيب مطلوب آنان به اثبات رسيده است . يا مضاف يعنى ناظرة را حذف كنيم كه در اين صورت مجاز در حذف خواهد بود . مؤيدى براى قسم اوّل نداريم و لذا قسم دوّم متعيّن است زيرا با ( الى ) متعدى شده است . اگر ناظرة به معنى رؤيت بود ، با توجه به معنى مىبايست متعدى بنفسه باشد . با اينهمه چگونه مىتوانند در اثبات مطلوب خود به اين آيه استدلال كنند در حالى كه در منع دلالت آن همين بس كه بدانيم اگر هم در رؤيت ظهور داشته باشد ، باز در رؤيت معروف كه شرائط خاصى دارد ظهور خواهد داشت ، در حالى كه آنان خود نيز چنين رؤيتى را قبول ندارند پس بايد نظر در آيه را بر چيز ديگرى حمل كرد و مؤيدى بر معنايى كه مدعى آن هستند وجود ندارد . از سوى ديگر قوشجى به امير المؤمنين ( ع ) نسبت داده است كه فرمود : معنايش ناظر به ثواب پروردگارش است . يكى از شگفتيها اين است كه فضل پس از اين نسبت ، از آن