نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 133
ديگر در اين ادعاى خود ، حق بزرگان خويش را ناديده گرفته است . آنان عمرشان را فنا كردند ولى چيزى كه بتوان بر آن نام دليل نهاد ، نياوردند مگر آنچه كه از اشعرى نقل كردهاند . گذشته از اينكه آنان و ديگران او را هدف تيرهاى انتقاد خود قرار دادهاند ، تنها دربارهء امكان رؤيت استدلال كردهاند و نه در وقوع آن . پس چگونه ممكن است كه وى دلايل عقلى مبنى بر وقوع آن ارائه دهد ؟ ! شگفتا كه پس از اين حماسه سرايى دست مسالمت دراز كرده ، سخنان طرفين دعوا را بر علم تامّ كه محل آن عين ( چشم ) است ، حمل مىكند . اگر منظورش از علم تام به خدا و انكشاف كامل ، انكشاف حقيقت خداست ، بايد دانست كه ما چنين عقيده اى نداريم و گمان نمىكنم كه يارانش هم بدان راضى باشند . و اگر منظورش ، علم تام به وجود خدا و صفات اوست ، هم ما بدان معتقديم و هم ياران او . امّا حمل رؤيت بر آن بعيد به نظر مىرسد و بلكه خلاف آن قطعى است ؛ خصوصا كه اين علم به مؤمن اختصاص ندارد بلكه در قيامت براى مؤمن و كافر بدون هيچ گونه فرقى حاصل مىشود . پس چگونه كلام آن و اخبارشان كه بر انكشاف خداوند فقط براى مؤمنين دلالت دارد ، بر آن حمل مىشود ؟ ! آنچه كه به اشعرى نسبت داده است مبنى بر اينكه ادراك حواس ظاهر ، علم به متعلقات آنهاست ، يا مسامى است و يا سفسطه . و آنچه كه به اماميه نسبت داده مبنى بر اينكه آنان آنچه را كه وى حديث مشهور ناميده است ، بر انكشاف كامل و تمام حمل كردهاند ، فريب و بهتان است زيرا به ذهن احدى از اماميه چنين چيزى خطور نكرده است تا نياز به تأويل و تحويل داشته باشد . مناسب است در اينجا به منظور تكميل بحث به ادلهء اشاعره و ابطال آن بپردازيم . لذا مىگوييم : آنان براى اثبات عقيده خويش به عقل و نقل استدلال كردهاند دلايل عقلى آنها مورد بررسى قرار گرفت امّا از جنبه نقل به دو امر پرداختهاند : امر اوّل : آيه مباركه اى است كه بر امكان رؤيت دلالت دارد . آيه به نقل از موسى ( ع ) مىفرمايد : * ( « قالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قالَ لَنْ تَرانِي وَلكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكانَه فَسَوْفَ تَرانِي » ) * [1] . استدلال به اين آيه از دو جهت است : 1 - موسى ( ع ) از خدا درخواست رؤيت كرد و اگر رؤيت خدا ممتنع بود ، هرگز چنين