نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 11
مىداند ، از كجا مطمئن باشيم كه در توثيق رجال و تضعيف آنان بر اساس هواى نفس حركت نكند . به هر حال اينكه احاديث احمد را رها كرد ، حداقل ايراد و طعن بر يكى از آن دو است و مطلوب ما هم همين است . 5 - ترمذى : ذهبى در ميزان الاعتدال در شرح حال اسماعيل بن رافع مىگويد : « گروهى از علماى آنان اسماعيل را تضعيف كرده ، گروهى هم گفتهاند : متروك است . » سپس مىگويد : « از جمله تلبيس ترمذى اين است كه گفت : بعضى از اهل علم او را تضعيف كردهاند . » همچنين در شرح حال يحيى بن يمان حديثى ذكر كرده ، مىگويد : « ترمذى آن را حسن خوانده در حالى كه در سلسله سند آن سه نفر ضعيف وجود دارند . بنابراين تحسين ترمذى ارزشى ندارد و از نظر اهل تحقيق ، غالب آنها ضعيف است . » همچنين در شرح حال كثير بن عبد اللَّه مزنى آورده : « علما بر صحيح خواندن روايات به وسيلهء ترمذى اعتماد ندارند . » 6 - جوزجانى ، ابراهيم بن يعقوب سعدى : همان گونه كه در مطلب سوم در شرح حال وى خواهيد ديد گفتهاند كه ناصبى بود و عداوت خود را با على ( ع ) آشكارا بيان مىداشت . واضح است كه فرد ناصبى ، فاسق است و منافق ، زيرا همانطور كه در روايت مسلم گذشت ، كسى كه بغض و كينه على ( ع ) را در دل دارد ، منافق است و بدون شك نفاق بزرگترين فسق است . خداوند متعال فرموده * ( « إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا » ) * [1] و بلكه نفاق نوعى كفر است و حتى از آن شديدتر . بنابراين گفتار چنين كسى در مورد رجال مردود است و شهادتش غير قابل قبول ، و به توثيق و تضعيف وى هم اعتنايى نمىشود . 7 - محمد بن حبان : در ميزان الاعتدال در شرح حال وى آمده : « امام ابو عمرو بن صلاح گفت : « در تصرف خود دچار اشتباه فاحش شده است . » ابو عمرو راست مىگويد . زيرا وى را اوهامى است كه بدنبال هم مىآيد « سپس مىگويد : ابو اسماعيل انصارى شيخ الاسلام گفت : شنيدم كه عبد الصمد بن محمد مىگفت : شنيدم پدرم مىگفت : اين گفتار ابن حبان را كه مىگفت : النبوة العلم و العمل ، افكار ، او را به زندقه محكوم و از شهر اخراج كردند و طى نامه اى به